معنی فقیر فقیر تنگ دست، تهیدست، فاقد امکانات مثلاً شهرستان فقیر، در تصوف سالک تنگ دست، تهیدست، فاقد امکانات مثلاً شهرستان فقیر، در تصوف سالک تصویر فقیر فرهنگ فارسی عمید