جدول جو
جدول جو

معنی فگاری - جستجوی لغت در جدول جو

فگاری
(فَ)
فگار. افگار. مجروح:
نگه کن تا بر این خر کس نشسته ست
که این بدخو نکردستش فگاری ؟
ناصرخسرو.
رجوع به فگار شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از فخاری
تصویر فخاری
کوزه گر، آنکه کاسه و کوزۀ گلی می سازد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نگاری
تصویر نگاری
چراغ شیره کشی، اسبابی که با آن شیرۀ تریاک را تدخین می کنند، (اسم، صفت نسبی، منسوب به نگار) بخش دوم معدۀ نشخوارکنندگان که روی آن نقش و نگارهای مسدس شکل است
فرهنگ فارسی عمید
(اَ)
خستگی. (یادداشت مؤلف) : در محنتهاء که در عالم است از بیماری ودرویشی و افگاری و انواع عقوبات. (کیمیای سعادت)
لغت نامه دهخدا
(فَخْ خا ری ی)
داشگر. (دستوراللغه). و این غیر از خزاف است که سفالینه فروش باشد. (یادداشت بخط مؤلف). بائعالفخار. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(فُ ری ی)
مردی که در او نه خیری است و نه شری. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
تصویری از فقاری
تصویر فقاری
مهره دار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فراری
تصویر فراری
گریزان گریزان، در حال گریز
فرهنگ لغت هوشیار
منسوب به نگار، قسمتی از سیرابی گوسفند که روی آن نقش و نگارهای مسدس شکل است و بهمین سبب آنرا نگاری نامند. توضیح اصولا معده گوسفند بچند قسمت تقسیم میشود: سیرابی نگاری شیردان هزارلا، یکی از وسایل کشیدن شیره تریاک است بدین طریق که شیره را بدان چسبانند و با چراغ کشند. آلت مذکور دارای چوبی دراز حقه ای آهنین وشبیه سرآب پاش بنام چلم است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فخاری
تصویر فخاری
کلالی سفالگری عمل و شغل فخار، فخار خانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فطاری
تصویر فطاری
ویزند کسی که نه بدی کند و نه خوبی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نگاری
تصویر نگاری
((ن))
وسیله ای که با آن شیره تریاک را می کشند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فراری
تصویر فراری
اهرب
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از فراری
تصویر فراری
Defector, Escapist
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از فراری
تصویر فراری
déserteur, échappiste
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از فراری
تصویر فراری
дезертир , втікач
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از فراری
تصویر فراری
firari, kaçışçı
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از فراری
تصویر فراری
desertor, escapista
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از فراری
تصویر فراری
дезертир , беглец
دیکشنری فارسی به روسی
فراری
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از فراری
تصویر فراری
فراری
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از فراری
تصویر فراری
দেশত্যাগী , পলায়নকারী
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از فراری
تصویر فراری
ผู้หลบหนี , ผู้หลบหนี
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از فراری
تصویر فراری
msaliti, mtoroki
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از فراری
تصویر فراری
脱藩者 , 逃避者
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از فراری
تصویر فراری
desertor, escapista
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از فراری
تصویر فراری
叛徒 , 逃避者
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از فراری
تصویر فراری
עריק , בורח
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از فراری
تصویر فراری
탈영병 , 탈출자
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از فراری
تصویر فراری
pembelot, pelarian
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از فراری
تصویر فراری
Deserteur, Fluchthelfer
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از فراری
تصویر فراری
deserteur, ontsnappingspecialist
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از فراری
تصویر فراری
disertore, fuggitivo
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از فراری
تصویر فراری
dezerter, uciekinier
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از فراری
تصویر فراری
विद्रोही , भागनेवाला
دیکشنری فارسی به هندی