جدول جو
جدول جو

معنی نگاری

نگاری((ن))
وسیله ای که با آن شیره تریاک را می کشند
تصویری از نگاری
تصویر نگاری
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با نگاری

نگاری

نگاری
چراغ شیره کشی، اسبابی که با آن شیرۀ تریاک را تدخین می کنند، (اسم، صفت نسبی، منسوب به نگار) بخش دوم معدۀ نشخوارکنندگان که روی آن نقش و نگارهای مسدس شکل است
نگاری
فرهنگ فارسی عمید

نگاری

نگاری
منسوب به نگار، قسمتی از سیرابی گوسفند که روی آن نقش و نگارهای مسدس شکل است و بهمین سبب آنرا نگاری نامند. توضیح اصولا معده گوسفند بچند قسمت تقسیم میشود: سیرابی نگاری شیردان هزارلا، یکی از وسایل کشیدن شیره تریاک است بدین طریق که شیره را بدان چسبانند و با چراغ کشند. آلت مذکور دارای چوبی دراز حقه ای آهنین وشبیه سرآب پاش بنام چلم است
فرهنگ لغت هوشیار