جدول جو
جدول جو

معنی فُجُور - جستجوی لغت در جدول جو

فُجُور
بی علاقگی، بی اخلاقی
دیکشنری عربی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از فجور
تصویر فجور
تبهکاری
فرهنگ فارسی عمید
بد کار کشود هم آوای بربت گناهورزی جهمرزی تپاهکاری بر انگیخته گردیدن برگناه، زنا کردن، رو گردانیدن از حق عدول از حق، تبهکاری فسق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فجور
تصویر فجور
((فُ))
گناه کردن، زنا کردن، سرپیچی از حق، تباهکاری
فرهنگ فارسی معین
ظهور، ظاهر
دیکشنری عربی به فارسی
احساس، احساسات، حسّ
دیکشنری عربی به فارسی
شهوت رانی، بی حیایی
دیکشنری عربی به فارسی
سرور، لذّت، خوشایندی
دیکشنری عربی به فارسی
پف دار بودن، وسوسه ها
دیکشنری عربی به فارسی
مفتخر، افتخار
دیکشنری عربی به فارسی
بی ادبی، غرور، خودپسندی، تکبّر
دیکشنری عربی به فارسی
متفکّر، عزیزی
دیکشنری عربی به فارسی
حمله، حملات
دیکشنری عربی به فارسی
وجود، حضور
دیکشنری عربی به فارسی
نفرت، بیزاری
دیکشنری عربی به فارسی