فیلتر (Filter) در دوربین های سینمایی نقش مهمی در ایجاد اثرات ویژه و تغییر ظاهر تصاویر دارند. این فیلترها عمدتاً برای تنظیم تعادل رنگی، ایجاد تأثیرات استایلیزه، و تأثیرات نورپردازی مورد استفاده قرار می گیرند. در زیر تعدادی از فیلترهای رنگی معمولاً در دوربین های سینمایی مورد استفاده قرار می گیرند: 1. فیلتر ND (Neutral Density) : این فیلتر برای کاهش نور ورودی به دوربین به کار می رود، بدون اینکه تأثیری بر رنگ ها بگذارد. این فیلتر می تواند برای کنترل نورپردازی و استفاده در شرایط نوری روز و پرنور بسیار مفید باشد. 2. فیلتر Polarizer : این فیلتر برای کاهش بازتاب نور از سطح های غیر فلات و افزایش رنگ و شفافیت آنها به کار می رود. این فیلتر می تواند رنگ ها را عمیق تر و تصاویر را متفاوت تر نشان دهد. 3. فیلترهای تأثیرات ویژه (Special Effects Filters) : این فیلترها شامل انواع مختلفی از فیلترهای رنگی مانند فیلترهای بخاری، گرد و غبار، آفتابگردانی و ... ورقه ی نازکی است که رنگ را تغییر می دهد و یا بین نوع نور و حساسیت فیلم رنگی هماهنگی ایجاد می کند. فیلترها انواع گوناگون و کارکردهای متنوعی دارند.
فیلتر (Filter) در دوربین های سینمایی نقش مهمی در ایجاد اثرات ویژه و تغییر ظاهر تصاویر دارند. این فیلترها عمدتاً برای تنظیم تعادل رنگی، ایجاد تأثیرات استایلیزه، و تأثیرات نورپردازی مورد استفاده قرار می گیرند. در زیر تعدادی از فیلترهای رنگی معمولاً در دوربین های سینمایی مورد استفاده قرار می گیرند: 1. فیلتر ND (Neutral Density) : این فیلتر برای کاهش نور ورودی به دوربین به کار می رود، بدون اینکه تأثیری بر رنگ ها بگذارد. این فیلتر می تواند برای کنترل نورپردازی و استفاده در شرایط نوری روز و پرنور بسیار مفید باشد. 2. فیلتر Polarizer : این فیلتر برای کاهش بازتاب نور از سطح های غیر فلات و افزایش رنگ و شفافیت آنها به کار می رود. این فیلتر می تواند رنگ ها را عمیق تر و تصاویر را متفاوت تر نشان دهد. 3. فیلترهای تأثیرات ویژه (Special Effects Filters) : این فیلترها شامل انواع مختلفی از فیلترهای رنگی مانند فیلترهای بخاری، گرد و غبار، آفتابگردانی و ... ورقه ی نازکی است که رنگ را تغییر می دهد و یا بین نوع نور و حساسیت فیلم رنگی هماهنگی ایجاد می کند. فیلترها انواع گوناگون و کارکردهای متنوعی دارند.
پارچه، کاغذ یا وسیله ای دارای مادۀ جاذب برای تصفیه کردن گاز یا مایع، صافی، پالایه، در هنر عکاسی ورقۀ نازک از جنس طلق رنگی که برای تفسیر رنگ نور، در مقابل عدسی دوربین عکاسی قرار می گیرد
پارچه، کاغذ یا وسیله ای دارای مادۀ جاذب برای تصفیه کردن گاز یا مایع، صافی، پالایه، در هنر عکاسی ورقۀ نازک از جنس طلق رنگی که برای تفسیر رنگ نور، در مقابل عدسی دوربین عکاسی قرار می گیرد
دهی است از دهستان اشترجان از بخش فلاورجان شهرستان اصفهان که دارای 123 تن سکنه است، آب آن از زاینده رود و محصول عمده اش غله،، برنج، پنبه و کار دستی زنان کرباس بافی است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
دهی است از دهستان اشترجان از بخش فلاورجان شهرستان اصفهان که دارای 123 تن سکنه است، آب آن از زاینده رود و محصول عمده اش غله،، برنج، پنبه و کار دستی زنان کرباس بافی است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
نام یکی از پاپهاست. وی به سال 175م. پاپ شد و در زمان دو امپراتور موسوم به مارک اورل و کومود مدت 15 سال سمت پاپی داشت و نصرانیت را به انگلستان آورد. مرگ وی به سال 192م. اتفاق افتاده. عید 26 مه بنام اوست. (از قاموس الاعلام ترکی ج 2)
نام یکی از پاپهاست. وی به سال 175م. پاپ شد و در زمان دو امپراتور موسوم به مارک اورل و کومود مدت 15 سال سمت پاپی داشت و نصرانیت را به انگلستان آورد. مرگ وی به سال 192م. اتفاق افتاده. عید 26 مه بنام اوست. (از قاموس الاعلام ترکی ج 2)
شهری در روسیه، در دامنۀ غربی کوههای اورال در کنار رود کاما که در حدود 628000 تن جمعیت دارد. در 1957 میلادی نام آن از مولوتف به پرم تغییر داده شد. مرکز مهم صادرات واستخراج آهن و تولید صنایع ماشینی و شیمیایی است
شهری در روسیه، در دامنۀ غربی کوههای اورال در کنار رود کاما که در حدود 628000 تن جمعیت دارد. در 1957 میلادی نام آن از مولوتف به پرم تغییر داده شد. مرکز مهم صادرات واستخراج آهن و تولید صنایع ماشینی و شیمیایی است
دهی از دهستان آورزمان شهرستان ملایر واقع در 35هزارگزی باختر شهر ملایر، کنار راه مالرو بیخوران به دهلق. جلگه، معتدل و مالاریائی. دارای 492 تن سکنه. آب آن از قنات. محصول آنجا غلات. شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان قالی بافی و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
دهی از دهستان آورزمان شهرستان ملایر واقع در 35هزارگزی باختر شهر ملایر، کنار راه مالرو بیخوران به دهلق. جلگه، معتدل و مالاریائی. دارای 492 تن سکنه. آب آن از قنات. محصول آنجا غلات. شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان قالی بافی و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
اولی + تر، سزاوارتر و بهتر. (ناظم الاطباء) : ایزد او را از پی سالاری ملک آفرید زو که اولیتر بگنج و لشکر و تاج و نگین. فرخی. ورگ زدن اندر این فصل (بهار) اولیتر از آن بود که اندر فصلهای دیگر. (ذخیرۀ خوارزمشاهی). بدین سبب اولیترین روزگاری بدارو خوردن روزگار خزان است. (ذخیرۀ خوارزمشاهی). گفت او را نیست الا درد لوت پس جواب احمق اولیتر سکوت. مولوی. ترک احسان خواجه اولیتر کاحتمال جفای بوابان بتمنای گوشت مردن به که تقاضای زشت قصابان. سعدی. ایام شباب است شراب اولیتر با سبزخطان بادۀ ناب اولیتر عالم همه سربسر رباطیست خراب در جای خراب هم خراب اولیتر. حافظ. رجوع به اولی شود، امید داشتن. (ناظم الاطباء) (آنندراج)
اولی + تر، سزاوارتر و بهتر. (ناظم الاطباء) : ایزد او را از پی سالاری ملک آفرید زو که اولیتر بگنج و لشکر و تاج و نگین. فرخی. ورگ زدن اندر این فصل (بهار) اولیتر از آن بود که اندر فصلهای دیگر. (ذخیرۀ خوارزمشاهی). بدین سبب اولیترین روزگاری بدارو خوردن روزگار خزان است. (ذخیرۀ خوارزمشاهی). گفت او را نیست الا درد لوت پس جواب احمق اولیتر سکوت. مولوی. ترک احسان خواجه اولیتر کاحتمال جفای بوابان بتمنای گوشت مردن به که تقاضای زشت قصابان. سعدی. ایام شباب است شراب اولیتر با سبزخطان بادۀ ناب اولیتر عالم همه سربسر رباطیست خراب در جای خراب هم خراب اولیتر. حافظ. رجوع به اولی شود، امید داشتن. (ناظم الاطباء) (آنندراج)
پیلوار. (فرهنگ فارسی معین). پیلبار. فیلبار. باری که فیل آن را حمل کند: عنصری از خسرو غازی شه زابل به شعر فیلوار زر گرفت و دیبه و اسب و ستام. سوزنی. - فیلوارافکن. رجوع به این کلمه شود
پیلوار. (فرهنگ فارسی معین). پیلبار. فیلبار. باری که فیل آن را حمل کند: عنصری از خسرو غازی شه زابل به شعر فیلوار زر گرفت و دیبه و اسب و ستام. سوزنی. - فیلوارافکن. رجوع به این کلمه شود