جدول جو
جدول جو

معنی فهامت - جستجوی لغت در جدول جو

فهامت(ذَ)
فهمیدن و درک کردن. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به فهامه شود
لغت نامه دهخدا
فهامت
درک کردن، فهمیدن
تصویری از فهامت
تصویر فهامت
فرهنگ لغت هوشیار
فهامت((فَ مَ))
فهمیدن، درک کردن
تصویری از فهامت
تصویر فهامت
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از فخامت
تصویر فخامت
بزرگواری، گرامی شدن، تنومندی، ستبری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شهامت
تصویر شهامت
دلیری، بی باک و نترس بودن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فدامت
تصویر فدامت
درمانده شدن در سخن، کم فهم شدن، درشت خوی شدن
فرهنگ فارسی عمید
(فَهَْ ها)
بسیار داننده. (آنندراج) (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
(دَ شَ قَ)
درشتی و جفاکاری. (غیاث). فدامه. رجوع به فدامه شود
لغت نامه دهخدا
(کَ)
شهامه. شیردلی. شجاعت. (ترجمان علامۀ جرجانی). دلیری. توانائی. (غیاث اللغات). جرأت. (ناظم الاطباء). نوع هفتم از انواع تحت جنس شجاعت شهامت است و آن عبارت است از حریص بودن نفس بر اقتنای امور عظام از جهت توقع ذکر جمیل. (نفائس الفنون حکمت مدنی) : وی را (مسعود) دیده اند از بزرگی و شهامت و تفرد واقف گشته. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 89). من نیز آنچه دانستم از شهامت و بکارآمدگی تو بازنمودم. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 26). سنگی بر پای چپ او (خوارزمشاه) آمده بود، آن شهامت بین که آن درد بخورد و در معرکه اظهار نکرد. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 353). خردمند... چون بکوشد... باری حمیت و مردانگی و شهامت او معطون نگردد. (کلیله و دمنه). آثار شهامت در شمایل او روشن و پیدا بود. (ترجمه تاریخ یمینی ص 15). طوق شهامت به عارض او محیط شد. (ترجمه تاریخ یمینی ص 397). و رجوع به شهامه شود، تیزخاطر و چالاک شدن. (یادداشت مؤلف). چالاکی در کارها و جلدی. (ناظم الاطباء). تیزدل شدن. (تاج المصادربیهقی). زیرک دل شدن. (المصادر زوزنی). تیزدلی. (مجمل اللغه). فراست و هوشیاری. (ناظم الاطباء)، توانا شدن و شادمان شدن. (فرهنگ نظام). شادمانی و چستی. (غیاث اللغات)، بزرگ شدن و روان شدن حکم. (فرهنگ نظام)،
{{اسم مصدر}} جوانمردی، سخاوت و بلندی همت، شرافت، عجله و شتابی. (ناظم الاطباء).
- شهامت اندیش، جوانمرد و بلنداندیش و بلندهمت. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(ذَ)
دانستن، به دل دریافتن. (منتهی الارب) (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(دَ مَ)
فخامه. رجوع به فخامه شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از فهام
تصویر فهام
بسیار دانا بینا بسیار داننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فهامه
تصویر فهامه
دریافتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فخامت
تصویر فخامت
بزرگ قدر شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شهامت
تصویر شهامت
شجاعت، شیر دلی، جرات، زرنگ و چالاک شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جهامت
تصویر جهامت
ترشرویی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فخامت
تصویر فخامت
((فَ مَ))
ستبر گردیدن، بزرگوار گشتن، گرامی شدن، بزرگواری
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فهام
تصویر فهام
((فَ هّ))
بسیار دانا
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شهامت
تصویر شهامت
((شَ مَ))
دلیری
فرهنگ فارسی معین
بی باکی، جرات، جسارت، چالاکی، چستی، دلاوری، زهره، شجاعت، عرضه، مردانگی
فرهنگ واژه مترادف متضاد