معنی فهامت
فهامت
((فَ مَ))
فهمیدن، درک کردن
تصویر فهامت
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با فهامت
فهامت
فهامت
درک کردن، فهمیدن
فرهنگ لغت هوشیار
فهامت
فهامت
فهمیدن و درک کردن. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به فهامه شود
لغت نامه دهخدا
جهامت
جهامت
ترشرویی
فرهنگ لغت هوشیار
شهامت
شهامت
شجاعت، شیر دلی، جرات، زرنگ و چالاک شدن
فرهنگ لغت هوشیار
شهامت
شهامت
دلیری، بی باک و نترس بودن
فرهنگ فارسی عمید
فخامت
فخامت
بزرگواری، گرامی شدن، تنومندی، ستبری
فرهنگ فارسی عمید
فدامت
فدامت
درمانده شدن در سخن، کم فهم شدن، درشت خوی شدن
فرهنگ فارسی عمید
فخامت
فخامت
بزرگ قدر شدن
فرهنگ لغت هوشیار
فهامه
فهامه
دریافتن
فرهنگ لغت هوشیار