جدول جو
جدول جو

معنی فناناپذیر - جستجوی لغت در جدول جو

فناناپذیر
(نَ / نِ)
مقابل فناپذیر. پایدار. ماندنی
لغت نامه دهخدا
فناناپذیر
ابدی، ازلی، باقی، جاودان، جاوید، سرمدی، لایموت، موبد، مخلد
متضاد: فناپذیر
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از فناپذیر
تصویر فناپذیر
فناپذیرنده، فانی، ناپایدار
فرهنگ فارسی عمید
(گُ)
آنکه فانی شود. فانی. مقابل فناناپذیر. (فرهنگ فارسی معین). فناشونده و فانی. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
تصویری از فنا ناپذیر
تصویر فنا ناپذیر
اسیج امرداد آنکه فنا نشود مقابل فناپذیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فنا ناپذیری
تصویر فنا ناپذیری
اسانیش امردادی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فنا پذیر
تصویر فنا پذیر
فرا شوند آنکه فانی شود فانی مقابل فناناپذیر باقی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فناپذیر
تصویر فناپذیر
آنکه فانی شود ناپایدار، ناماندنی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فناپذیر
تصویر فناپذیر
((فَ. پَ))
آن که فانی شود، فانی
فرهنگ فارسی معین