فناپذیر فناپذیر آنکه فانی شود. فانی. مقابل فناناپذیر. (فرهنگ فارسی معین). فناشونده و فانی. (آنندراج) لغت نامه دهخدا
ناپذیر ناپذیر ناپذیرنده قبول ناکننده: (باران ازسنگ دریغ نیستوصحبت ازناپذیردریغ است. {توضیح در ترکیب بهمین معنی آید: اصلاح ناپذیر انکارناپذیر پند ناپذیر علاج ناپذیر فرهنگ لغت هوشیار