- فقام
- گای (جماع)
معنی فقام - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
پایگاه، جای گاه
بر پاداشتن
بیمار شدن
بیمار شدن، بیماری، دردمندی
مهره های پشت، مهره های ستون فقرات
سقیم ها، بیماران، جمع واژۀ سقیم
شرابی که از مویز، جو یا برنج گرفته می شد، آب جو
فقاع گشودن: باز کردن سر شیشۀ فقاع، کنایه از آروغ زدن، کنایه از لاف زدن
فقاع گشودن: باز کردن سر شیشۀ فقاع، کنایه از آروغ زدن، کنایه از لاف زدن
از شیر گرفتن کودک، کنایه از جدا کردن چیزی از چیز دیگر
شکوفه، گل درخت میوه دار که پیش از روییدن برگ شکفته می شود، غنچه مثلاً شکوفهٴ هلو و زردآلو
منزلت، رتبه، پایه، جایگاه
جای اقامت
در موسیقی ترتیب قرار گرفتن فاصله های پرده، نیم پرده و ربع پرده میان نت های هشت گانۀ یک گام، در موسیقی پرده
در تصوف هر یک از مراحل سیر و سلوک که عبارتند از توبه، ورع، زهد، فقر، صبر، توکل و رضا
جای اقامت
در موسیقی ترتیب قرار گرفتن فاصله های پرده، نیم پرده و ربع پرده میان نت های هشت گانۀ یک گام، در موسیقی پرده
در تصوف هر یک از مراحل سیر و سلوک که عبارتند از توبه، ورع، زهد، فقر، صبر، توکل و رضا
بد خوی مرد، بی تم مرد (تم نطفه)، نازا زن، مار دریایی، جمع عقیم، سترونان بی تمان
سر پوش آبتابه، جمع فدم، گنگلاجان در پوش، پوز بند دهان بند
جمع فحم، انگشتان زگال ها زگالفروش ریسه کودک
لته دشتان لته
کار پر دست انداز
دشوار شدن: کاری، سترگ گشتن
دانایی جستار دینی
شرابی که از مویز یا جو گرفته شود
بند درد (بند مفص)
مهره های پشت جمع فقاره. مهره های پشت مهره های ستون فقرات. یا فقار ظهر. مهره های پشت. یا فقار عنق. مهره های گردن، یا فقار قطن. مهره های کمر
زدن کسی را
شکوفه هر گیاهی
بوسه دادن
شیر بس شیر بست از شیر گرفتن کودک، توت بس توت بست باز داشتن کرم ابریشم از خوردن برگ توت، شکستگی، گسستن دور شدن باز گرفتن طفل از شیر، زمان بازگرفتن کودک از شیر
بسیار دانا بینا بسیار داننده
گروه مردم
اقامت و آرام گرفتن بجائی، منزلت، رتبه، جایگاه
تازیانه، وسه وسه چوبدستی (عصا)، شمشیر، رسن ریسمان