- فطریات
- دنبلانی ها غارچ های زهر آگین، جمع فطریه، سرشتی ها جمع فطریه امور طبیعی
معنی فطریات - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
خوش بوها، بوهای خوش، چیزهای عطردار
جمع عطریه، برکنه بویه ها گلابها شمین ها مونث عطری جمع عطرات
موشان تیره موش ها
مهره داران
نیشداران
جمع ذاریه، بادها
دم جنبانکیان
کاویده ها به گونه رمن جمع حفریه کاوشها: حفریات شوش
جمع خضری، سبزهای تر سبزی های تر گیاهان تر
جمع تحری
جمع تطیر
جمع تجری
جمع شطحیه، ژاژ ها شطحیه سخنانی که ظاهر آن خلاف شرع باشد و عرفای کامل در شدت وجد و حال آن ها را بر زبان رانند مانند انا الحق گفتن حسین بن منصور حلاج
جمع شرطیه، سامه داران جمع شرطیه، قضایایی هستند که حکم در آن ها معلق به حصول اموری دیگر باشد مقابل حملیات
جوجه های کرکس
گلسنگ ها تیره گلسنگ ها
زمین زراعتی که آبیاری شود
چیزهایی که روزه را باطل کند
کاوش هایی در زمین برای کشف آثاری از انسان، حیوان یا گیاه
تیره ده مستان
پاریاب مقابل دیم دیمی، زراعت دیم (مخصوصا در خوزستان)
زراعت آبی
مونث فارق، جمع فارقات. یا علامت فارقه. نشانه ای که برای امتیاز دو شی میان آنها نهند، نشانه ای که معنیی را از معنی دیگر جدا کند بدین صورت
جمع فارسیه، پارسیان نوشته های پارسی مونث فارسی زن فارسی، کلمه پارسی، جمع فارسیات
جمع فرعیه، ستاکیان ستاکی ها شاخه ها مونث فرعی مقابل اصلیه: شعب فرعیه، جمع فرعیات
جمع فرضیه، انگاره ها گمانه ها مونث فرضی، حدس تقدیر، فرضی در باب موضوعی ممکن یا غیر ممکن که از آن نتیجه ای گیرند، جمع فرضیات
تیره ماهیان خار دار
تیره خوک آبی تیره گربه دریایی
علوم راجعه به افلاک، علم نجوم
مهره داران
علوم ادبی که اطلاع بر آنها برای فقیه موجب فضل است و جهل بدانها مضر نیست
سخت پوستان تیره جانوران سخت پوست
جمع مفطره، روزه بران جمع مفطره (مفطر) یا مفطرات صوم (روزه)، آنچه روزه را باطل میکند که عبارتست از: خوردن آشامیدن جماع اخراج منی کذب بر خدا و رسول فرو بردن گرد و غبار غلیظ سر زیر آب بردن و جز آنها
شب پرگان