کلون، چوبی به شکل مکعب مستطیل که برای بستن در، بر پشت آن نصب می شود، بغاز، پانه، فهانه، تنبه، مدنگ، بسکله، فردر، کلند، فروند، فلجم، کلیدان، برای مثال تو را خانه دین است و دانش درون شو / بدان خانه شو سخت کن در به فانه (ناصرخسرو - ۴۲) گوه، تکۀ چوب یا آهن که هنگام ترکاندن و شکافتن چوب یا تخته لای آن می گذارند، گاز، پانه، پهانه، فهانه، بغاز، پغاز، براز
کُلون، چوبی به شکل مکعب مستطیل که برای بستن در، بر پشت آن نصب می شود، بِغاز، پانه، فَهانه، تَنبه، مَدَنگ، بَسکَله، فَردَر، کُلَند، فَروَند، فَلجَم، کلیدان، برای مِثال تو را خانه دین است و دانش درون شو / بدان خانه شو سخت کن در به فانه (ناصرخسرو - ۴۲) گُوِه، تکۀ چوب یا آهن که هنگام ترکاندن و شکافتن چوب یا تخته لای آن می گذارند، گاز، پانِه، پَهانِه، فَهانِه، بَغاز، پَغاز، بَراز
دهی از قرای بخاراست که مولد شیخ الرئیس می باشد. (ناظم الاطباء). نام دهی است از دههای بخارا گویند شیخ ابوعلی از مادر خود ستاره نام متولد شده. (انجمن آرای ناصری) (آنندراج) (برهان). قریه ای است نزدیک بخارا. و ستاره مادر شیخ الرئیس ابوعلی سینا از آن قریه است. (یادداشت مؤلف)
دهی از قرای بخاراست که مولد شیخ الرئیس می باشد. (ناظم الاطباء). نام دهی است از دههای بخارا گویند شیخ ابوعلی از مادر خود ستاره نام متولد شده. (انجمن آرای ناصری) (آنندراج) (برهان). قریه ای است نزدیک بخارا. و ستاره مادر شیخ الرئیس ابوعلی سینا از آن قریه است. (یادداشت مؤلف)
فینو کلاه کرکی یاپشمی سرخ کلاهی که با رنگ های دیگر به ویژه سیاه نیز دیده می شود گاهک زمان کوتاه دم کلاهی پشمی سرخ (غالبا) سفید یا رنگ دیگر که مصریان و بعض هندویان (و سابقا ترکان عثمانی) بر سر گذارند
فینو کلاه کرکی یاپشمی سرخ کلاهی که با رنگ های دیگر به ویژه سیاه نیز دیده می شود گاهک زمان کوتاه دم کلاهی پشمی سرخ (غالبا) سفید یا رنگ دیگر که مصریان و بعض هندویان (و سابقا ترکان عثمانی) بر سر گذارند
چوبکی که در درودگران در میان چوبهای بزرگ نهند، چوبی که در پس دروازه برای بستن در استوار کنند، چوبی که یک سر آن را بر دیوار شکسته استوار کنند و سر دیگر را بر زمین محکم سازند تا مانع افتادن دیوار شود شمع
چوبکی که در درودگران در میان چوبهای بزرگ نهند، چوبی که در پس دروازه برای بستن در استوار کنند، چوبی که یک سر آن را بر دیوار شکسته استوار کنند و سر دیگر را بر زمین محکم سازند تا مانع افتادن دیوار شود شمع
تکه چوبی که برای شکافتن چوب دیگر لای آن می گذارند، چوبی که پشت در می انداختند تا باز نشود، شمع، چوبی که آن را بین دیوار و زمین مایل می کنند تا دیوار فرو نریزد
تکه چوبی که برای شکافتن چوب دیگر لای آن می گذارند، چوبی که پشت در می انداختند تا باز نشود، شمع، چوبی که آن را بین دیوار و زمین مایل می کنند تا دیوار فرو نریزد