- فشفشه
- لوله ای دراز و باریک از کاغذ مقوا که در داخل آن باروت ریزند و آن را برای آتش بازی آتش زنند و از آن آوایی برآید، آلتی که در داخل آن مواد محترقه تعبیه شده و پس از احتراق به هوا رود
معنی فشفشه - جستجوی لغت در جدول جو
- فشفشه ((فِ فِ ش))
- ابزاری که در داخل آن مواد محترقه تعبیه شده و پس از احتراق به هوا رود
- فشفشه
- نوعی اسباب بازی که از یک لولۀ باریک محتوی باروت تشکیل شده و هنگام سوختن به هوا می رود و نورافشانی می کند، هر آلت یا دستگاهی که دارای مواد محترقه باشد و پس از احتراق به هوا برود
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
شوشه طلا نقره گداخته
شاخۀ درخت، شاخۀ راست و نازک، شمش طلا یا نقره، شوشه
موی چندی از کاکل و زلف معشوق که بر روی او افتاده باشد