معنی فشفشه فشفشه (دَ ءَ) سست گردیدن عقل کسی. (منتهی الارب). ضعیف شدن رأی. (از اقرب الموارد) ، از حد درگذشتن در دروغ. (منتهی الارب) ، پاشیدن کمیز را. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب). رجوع به فشفشه، به کسر اول و سوم و فش فش شود لغت نامه دهخدا