- فشافاش
- آواز تیر که پیاپی اندازند
معنی فشافاش - جستجوی لغت در جدول جو
- فشافاش ((فَ))
- آواز پرتاب شدن پیاپی تیر از کمان، فشافش
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
آواز پرتاب شدن پیاپی تیر از کمان، برای مثال که ز فشافش تیر جان ستان / ابر آزاری خجل در امتحان (مولوی - لغت نامه - فشافش)
گیاهی است از تیره برغست ها که علفی است و دارای برگهای ساده بیضوی نوک تیز می باشد که بیشتر در پای ساقه نزدیک ریشه جمع شده اند گلهایش دارای آرایش گرزن دو سویه است. رنگ گلها بیشتر آبی و گاهی نسبتا سفید است. این گیاه در مناطق معتدل آسیا و اروپا می روید و میوه آن کپسولی شکل است طقطق
آواز تیر که پیاپی اندازند
تبریک
مخفف شادباش، احسنت، آفرین
خوش باش، احسنت، آفرین، برای مثال گفت شاباش و بدادش خلعتی / گوهر از وی بستد آن شاه و فتی (مولوی۱ - ۹۰۱) ، پولی که در مجلس جشن و شادمانی به نوازنده و بازیگر می دهند یا بر سر عروس و داماد نثار می کنند
فشار دادن
آواز سوختن باروت نمزده
از ادات تحسین، مخفف شادباش، آفرین، خوش باش، پولی که در عروسی به رقاص و مطرب می دهند یا بر سر عروس و داماد می ریزند
صدای مار، صدای بیرون زدن مایعی از جایی باریک با فشار، صدای آتش بازی، فش
نیکو، بدیع، زیبا، خوب، برای مثال تو همی گوی شعر تا فردا / بخشدت خواجه جامۀ فافا (بلجوهر - لغتنامه - فافا)
کژ زبان تلنده چیز بدیع و نیکو
هر چیز خوب و بدیع و زیبا