جدول جو
جدول جو

معنی فش فش

فش فش
صدای مار، صدای بیرون زدن مایعی از جایی باریک با فشار، صدای آتش بازی، فش
تصویری از فش فش
تصویر فش فش
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با فش فش

فش فش

فش فش
آواز سوختن باروت نم زده. (یادداشت مؤلف). رجوع به فشفشه شود، آواز بول. فش فش شاشیدن. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا

فشافش

فشافش
آواز پرتاب شدن پیاپی تیر از کمان، برای مِثال که ز فشافش تیر جان ستان / ابر آزاری خجل در امتحان (مولوی - لغت نامه - فشافش)
فشافش
فرهنگ فارسی عمید

فشافش

فشافش
به معنی فشافاش است که آواز تیر انداختن از پی هم باشد. (برهان). و برای ضرورت شعر شین اول مشدد شود:
که ز فشافش تیر جانستان
ابر آزاری خجل در امتحان.
مولوی.
- فشافش کنان، در حال تیرباران. پیوسته تیراندازنده:
ترنگ کمان رفته در مغز کوه
فشافش کنان تیر بر هر گروه.
نظامی.
رجوع به فشافاش شود
لغت نامه دهخدا