جدول جو
جدول جو

معنی فشارش - جستجوی لغت در جدول جو

فشارش
(فِ رِ)
فشار دادن. (فرهنگ فارسی معین) :
بزر سفرۀ پشت از فشارش امعاء
بسیم کان میان ران ز جنبش اعصاب.
خاقانی
لغت نامه دهخدا
فشارش
فشار دادن
تصویری از فشارش
تصویر فشارش
فرهنگ لغت هوشیار
فشارش
((فِ رِ))
فشار دادن
تصویری از فشارش
تصویر فشارش
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از فشافش
تصویر فشافش
آواز پرتاب شدن پیاپی تیر از کمان، برای مثال که ز فشافش تیر جان ستان / ابر آزاری خجل در امتحان (مولوی - لغت نامه - فشافش)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فشار
تصویر فشار
نیرویی که همراه با شدت بر کسی یا چیزی وارد شود، کنایه از رنج روحی یا جسمی، در علوم سیاسی اعمال خشونت در فعالیت های سیاسی مثلاً گروه فشار، کنایه از اصرار، پافشاری
فشار اسمزی: در علم فیزیک فشاری که بعضی مواد مانند قند، نمک، اوره با آن آب را از لای غشایی که آن ها را از آب جدا کرده به سوی خود می کشند
فرهنگ فارسی عمید
(فَ)
دهی است از بخش کوهپایۀ شهرستان اصفهان، دارای 930 تن سکنه. آب آن از قنات و محصول عمده اش غله و حبوبات است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا
(فَ رِ)
نام فرشتۀ رب النوع اسب است. (انجمن آرا). فرشته ای که رب النوع اسب است. (فرهنگ دساتیر). از برساخته های فرقۀ آذرکیوان
لغت نامه دهخدا
(فَ فَ)
به معنی فشافاش است که آواز تیر انداختن از پی هم باشد. (برهان). و برای ضرورت شعر شین اول مشدد شود:
که ز فشافش تیر جانستان
ابر آزاری خجل در امتحان.
مولوی.
- فشافش کنان، در حال تیرباران. پیوسته تیراندازنده:
ترنگ کمان رفته در مغز کوه
فشافش کنان تیر بر هر گروه.
نظامی.
رجوع به فشافاش شود
لغت نامه دهخدا
(فِ)
در اصطلاح بنایان، نوعی آجر ارزان قیمت است که در ساختن آن ظرافت به کار نمی رود و در زیرساز بناها مورد استعمال دارد
لغت نامه دهخدا
تصویری از فشار
تصویر فشار
فشردن، زور آوردن بر کسی، فشار آوردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فشافش
تصویر فشافش
آواز تیر که پیاپی اندازند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فشافش
تصویر فشافش
((فَ فِ))
آواز پرتاب شدن پیاپی تیر از کمان، فشافاش
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فشار
تصویر فشار
((فَ یا فِ))
زور، سنگینی، اذیت، ایذا، رنج، درد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فشار
تصویر فشار
اختناق
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از فشار
تصویر فشار
Stress, Tension
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از فشار
تصویر فشار
stress, tension
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از فشار
تصویر فشار
스트레스 , 긴장
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از فشار
تصویر فشار
চাপ , চাপ
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از فشار
تصویر فشار
ความเครียด , แรงตึง
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از فشار
تصویر فشار
mkazo, mvutano
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از فشار
تصویر فشار
stres, gerilim
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از فشار
تصویر فشار
ストレス , 緊張
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از فشار
تصویر فشار
压力 , 张力
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از فشار
تصویر فشار
לַחַץ , מֶתַח
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از فشار
تصویر فشار
Stress, Spannung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از فشار
تصویر فشار
tekanan, tegangan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از فشار
تصویر فشار
तनाव
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از فشار
تصویر فشار
stress, spanning
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از فشار
تصویر فشار
stress, tensione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از فشار
تصویر فشار
estrés, tensión
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از فشار
تصویر فشار
стрес , напруга
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از فشار
تصویر فشار
stres, napięcie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از فشار
تصویر فشار
стресс , напряжение
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از فشار
تصویر فشار
estresse, tensão
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از فشار
تصویر فشار
دباؤ , تناؤ
دیکشنری فارسی به اردو