جدول جو
جدول جو

معنی فریمانه - جستجوی لغت در جدول جو

فریمانه
(دخترانه)
نام روستایی در نزدیکی سبزوار
تصویری از فریمانه
تصویر فریمانه
فرهنگ نامهای ایرانی
فریمانه
(فَ مَ)
دهی است از بخش جغتای شهرستان سبزوار که دارای 533 تن سکنه است. از چشمه و قنات مشروب میشود. محصول عمده آنجا غله، پنبه، زیره و کنجد است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از فریماه
تصویر فریماه
(دخترانه)
دارای زیبایی و شکوهی چون ماه
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از فریمان
تصویر فریمان
(پسرانه)
فر و شکوه ایمان، نام بخشی از استان خراسان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از فریانه
تصویر فریانه
(دخترانه)
نام پادشاهی افسانه ای هم زمان با اسکندر مقدونی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از فقیرانه
تصویر فقیرانه
درویشانه مانند فقیران
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فرومایه
تصویر فرومایه
پست، ناکس، بدسرشت، فقیر، مفلس، بی فضل و هنر، نادان، کم مایه، برای مثال ندهد هوشمند روشن رای / به فرومایه کارهای خطیر (سعدی - ۱۶۰)، بی ارزش، برای مثال بیت فرومایۀ این منزحف / قافیۀ هرزۀ آن شایگان (خاقانی - ۳۴۳)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فرمانده
تصویر فرمانده
افسر ارتش که به عده ای سرباز فرمان می دهد، آنکه فرمان بدهد، فرمان دهنده، حاکم
فرمانده کل قوا: در علوم نظامی و سیاسی آنکه تمام نیروهای ارتش به فرمان او باشند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فردخانه
تصویر فردخانه
اتاقی در خانقاه که کسی در آنجا به چله می نشیند، چله خانه، خلوت خانه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از حکیمانه
تصویر حکیمانه
مانند حکیمان، به روش حکیمان، از روی حکمت و دانایی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از صمیمانه
تصویر صمیمانه
از روی یک رنگی و دوستی، خالصانه، دوستانه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ظریفانه
تصویر ظریفانه
باظرافت مانند ظریفان، بازیرکی و خوش طبعی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غریبانه
تصویر غریبانه
درخور غریب، برای مثال نماز شام غریبان چو گریه آغازم / به مویه های غریبانه قصه پردازم (حافظ - ۶۶۶)، به روش غریبان مانند غریبان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فرومانده
تصویر فرومانده
درمانده، بیچاره، عاجز، ناتوان، خسته
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مریدانه
تصویر مریدانه
به روش مریدان، همچون مرید
فرهنگ فارسی عمید
(کَ نَ / نِ)
همچون مردم کریم. بکرم. از روی کرم:
کریم باش و کریمانه روزگار گذار
که تو کریمی و این سنت کرام قدیم.
سوزنی.
کریمانه بخشی و منت نخواهی
عطای کریمان بود غیر ممنون.
سوزنی.
یا خود را خلاص دهیم یا کریمانه بمیریم. (تاریخ قم ص 289)
لغت نامه دهخدا
(فَ)
ازقرای بزرگ افریقاست در سفاقس. (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(فَ)
شهر کوچکی است در مرکز بخش فریمان مشهد که تا پیش از 1313 هجری شمسی قریۀ بی اهمیتی بیش نبود و طوایف بربری و تیموری در آن ساکن بودند. رضاشاه از نظر موقعیت طبیعی این ناحیه بدان توجه کرد و موجبات آبادانی و شهرسازی درست را در آن فراهم ساخت و اکنون دارای ادارات و بناهای نوساز و خیابانهای متعدد است و در آن بندی ساخته شده که از طریق لوله کشی آب مشروب اهالی را تأمین میکند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(فَ سُ مِ)
دهی است از دهستان رودبار بخش طرخوران شهرستان اراک، واقع در 27هزارگزی شمال طرخوران. ناحیه ای است واقع در دامنه، سردسیر و دارای 212 تن سکنه است. از قنات مشروب میشود. محصولاتش غلات، بنشن، توت و بادام است. اهالی به کشاورزی گذران میکنند. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
تصویری از ظریفانه
تصویر ظریفانه
با زیرکی، با بذله گویی. بذله گویانه هشیارانه زیرکانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قدیمانه
تصویر قدیمانه
از روزگار پیشین قدیما
فرهنگ لغت هوشیار
گوشتی که بقطعات بریده و در سوس پخته شده باشد و آن شامل انواع مختلف است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فرومانده
تصویر فرومانده
متحیر، سرگشته، سراسیمه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فرمانده
تصویر فرمانده
کسی که حکم و فرمان میدهد و امر میکند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فجیعانه
تصویر فجیعانه
به نحوی دردناک بزاری
فرهنگ لغت هوشیار
بی کسانه، بیگانه وار در خور غریب: مویه های غریبانه، هر چیز سزاوار بگدایی و مفلسی، بطرز غریبان: غریبانه رفتار می کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حکیمانه
تصویر حکیمانه
از روی حکمت و دانائی
فرهنگ لغت هوشیار
صمیم صمیمی: روابط صمیمانه ای با او دارد، از روی صمیمیت خالصانه: یا او صمیمانه رفتار می کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تفریقانه
تصویر تفریقانه
جداگانه و متفرقانه
فرهنگ لغت هوشیار
گریبانه باج بر شمار گریب زمین مالیات یا عوارضی که بوسیله اندازه گرفتن زمین تعیین شود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قردمانه
تصویر قردمانه
کرویای بری کرویای صحرایی قرنباد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اریبانه
تصویر اریبانه
مورب
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مردمانه
تصویر مردمانه
ملی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از صمیمانه
تصویر صمیمانه
پای مردانه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از فرومایه
تصویر فرومایه
حقیر
فرهنگ واژه فارسی سره