جدول جو
جدول جو

معنی فرودی - جستجوی لغت در جدول جو

فرودی
انحطاط تنزل
تصویری از فرودی
تصویر فرودی
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از فرودین
تصویر فرودین
زیرین، پایینی، کنایه از زمینی، کنایه از پست تر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فرودین
تصویر فرودین
فروردین، ماه اول سال خورشیدی پس از اسفند و پیش از اردیبهشت، ماه اول بهار، روز نوزدهم از هر ماه خورشیدی
فرهنگ فارسی عمید
زیرین پایینی، چوب آستانه در چوب زیرین چهار چوب عتبه. ماه اول سال شمسی و آن مدت توقف آفتابست در برج حمل و مدت آن را اکنون 31 روز گیرند، نام روز نوزدهم از هر ماه شمسی (فروردین روز)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فرودین
تصویر فرودین
((فَ وَ))
زیرین، پایینی، چهارچوب، آستانه در
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فرودین
تصویر فرودین
((فَ رْ وَ دَ))
اولین ماه از هر سال شمسی که خورشید در حرکت ظاهری خود در برج حمل (برّه) قرار می گیرد، نام روز نوزدهم از هر ماه شمسی، فرودین، فوردین، فروردین
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ورودی
تصویر ورودی
درآیگاه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از سرودی
تصویر سرودی
سرود گوی مغنی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فرادی
تصویر فرادی
تنها، بی همتا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فروده
تصویر فروده
بریان کرده برشته گردیده، چوبی که در پس در خانه اندازند
فرهنگ لغت هوشیار
در آیی منسوب به ورود آنچه مربوط به ورود و دخول کسان در جایی باشد: امتحانات ورودی در ورودی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرودی
تصویر سرودی
((سُ))
سرودگوی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فروده
تصویر فروده
((فُ دِ یا دَ))
بریان کرده، برشته گردیده، چوبی که در پس در خانه اندازند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فرادی
تصویر فرادی
((فُ دا))
جمع فرد، تک، تنها
نماز فرادی: نمازی که تنها خوانده شود، مقابل نماز جماعت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ورودی
تصویر ورودی
منسوب به ورود، آن چه مخصوص و مربوط به ورود و دخول کسان در جایی باشد، در ورودی، امتحانات ورودی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فردی
تصویر فردی
یکایی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از فرود
تصویر فرود
(پسرانه)
پائین، نام پسر سیاوش، نام پسر کیخسرو، نام پسر خسرو پرویز و شیرین، نام پسر سیاوش و جریره و برادر کیخسرو پادشاه کیانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از فرود
تصویر فرود
به زمین نشستن هواپیما، پایین،
در موسیقی الگوهای ملودیک برای بازگشت به مایۀ اصلی و حالت اولیه در آخر اجرای هر دستگاه یا آواز،
نشیب، سرازیری، بخش زیرین جایی، قرار گرفته در مرتبۀ پایین تر
تنها، یکتا، یگانه
فرود آمدن: به زمین نشستن مثلاً هواپیما فرود آمد، پایین آمدن
فرود آوردن: پایین آوردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فرود
تصویر فرود
نشیب و زیر و پائین، تحت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فردی
تصویر فردی
انفرادی، تنهائی، یگانه بودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فرود
تصویر فرود
((فُ))
زیر، پایین، اندرون، بخش زیرین جایی، الگوهای ملودیک برای بازگشت به مد اولیه یا مایه اصلی (موسیقی)، توالی آکوردها به عنوان پایان یا تقسیم یک قطعه موسیقیایی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فردی
تصویر فردی
Individual
دیکشنری فارسی به انگلیسی
индивидуальный
دیکشنری فارسی به روسی
індивідуальний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
व्यक्तिगत
دیکشنری فارسی به هندی