جدول جو
جدول جو

معنی فرض - جستجوی لغت در جدول جو

فرض
(پسرانه)
پنداشت، تصور، آنچه به طور موقت به عنوان حقیقت یا واقعیت مطرح می شود بدون آنکه درستی آن ثابت شده باشد
تصویری از فرض
تصویر فرض
فرهنگ نامهای ایرانی
فرض
فرضه، محل عرضۀ کالا، بندرگاه
تصویری از فرض
تصویر فرض
فرهنگ فارسی عمید
فرض
آنچه به عنوان واقعیت موجود پذیرفته می شود تا درستی یا نادرستی آن بعداً معلوم شود، فرضیه، تصور
واجب، امر لازم و ضروری، آنچه خداوند بر انسان واجب کرده، فریضه
نوعی خرما
فرض کردن: پنداشتن، گمان کردن، واجب دانستن
تصویری از فرض
تصویر فرض
فرهنگ فارسی عمید
فرض
(فُرْ رَ)
جمع واژۀ فارض. (منتهی الارب). رجوع به فارض شود
لغت نامه دهخدا
فرض
(فِ)
بار درخت بوی جهودان تا وقتی که سرخ باشد. (منتهی الارب). ثمر دوم است مادام که سرخ باشد. (فهرست مخزن الادویه) (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
فرض
گمان و انکار، فرموده و واجب کرده خدای عز و جل بر بندگان
تصویری از فرض
تصویر فرض
فرهنگ لغت هوشیار
فرض
((فَ رْ))
واجب گردانیدن، پنداشتن، آن چه که خداوند بر انسان واجب کرده، گمان، پندار
تصویری از فرض
تصویر فرض
فرهنگ فارسی معین
فرض
انگار، انگاره
تصویری از فرض
تصویر فرض
فرهنگ واژه فارسی سره
فرض
ضروری، لازم، مهم، انگاره، انگار، پنداشت، پندار، تصور، خیال، فکر، گمان، وهم، تخمین، حدس، سنت، واجب
فرهنگ واژه مترادف متضاد
فرض
افتراضٌ
تصویری از فرض
تصویر فرض
دیکشنری فارسی به عربی
فرض
Presumption
تصویری از فرض
تصویر فرض
دیکشنری فارسی به انگلیسی
فرض
présomption
تصویری از فرض
تصویر فرض
دیکشنری فارسی به فرانسوی
فرض
припущення
تصویری از فرض
تصویر فرض
دیکشنری فارسی به اوکراینی
فرض
สมมติฐาน
تصویری از فرض
تصویر فرض
دیکشنری فارسی به تایلندی
فرض
presunção
تصویری از فرض
تصویر فرض
دیکشنری فارسی به پرتغالی
فرض
предположение
تصویری از فرض
تصویر فرض
دیکشنری فارسی به روسی
فرض
Vermutung
تصویری از فرض
تصویر فرض
دیکشنری فارسی به آلمانی
فرض
وظیفه
دیکشنری اردو به فارسی
فرض
مفروضہ
تصویری از فرض
تصویر فرض
دیکشنری فارسی به اردو
فرض
অনুমান
تصویری از فرض
تصویر فرض
دیکشنری فارسی به بنگالی
فرض
dhana
تصویری از فرض
تصویر فرض
دیکشنری فارسی به سواحیلی
فرض
presunción
تصویری از فرض
تصویر فرض
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
فرض
varsayım
تصویری از فرض
تصویر فرض
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
فرض
仮定
تصویری از فرض
تصویر فرض
دیکشنری فارسی به ژاپنی
فرض
假设
تصویری از فرض
تصویر فرض
دیکشنری فارسی به چینی
فرض
הַנָחָה
تصویری از فرض
تصویر فرض
دیکشنری فارسی به عبری
فرض
추정
تصویری از فرض
تصویر فرض
دیکشنری فارسی به کره ای
فرض
założenie
تصویری از فرض
تصویر فرض
دیکشنری فارسی به لهستانی
فرض
अनुमान
تصویری از فرض
تصویر فرض
دیکشنری فارسی به هندی
فرض
vermoeden
تصویری از فرض
تصویر فرض
دیکشنری فارسی به هلندی
فرض
presunzione
تصویری از فرض
تصویر فرض
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
فرض
anggapan
تصویری از فرض
تصویر فرض
دیکشنری فارسی به اندونزیایی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از فرضه
تصویر فرضه
محل عرضۀ کالا، بندرگاه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فرضا
تصویر فرضا
اگر اگر که
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فرضی
تصویر فرضی
پندارین
فرهنگ واژه فارسی سره