یکی از شاگردان و دوستان ارسطاطالیس و بقولی برادرزاده یا خواهرزادۀ او. وی در سال 371 قبل از میلاد متولد شد و پس از ارسطاطالیس در مدرسه او بنام لوقیا بتدریس مشغول گشت و کتب بسیار تألیف کرد که بعض آنها تا کنون باقیست. تألیفات او بیشتر در طبیعیات است. از مهمترین نوشته های او کتاب الاّثار العلویه یک مقاله و کتاب الحس و المحسوس چهار مقاله و کتاب اسباب النبات که هر دو را ابراهیم بن بکوس بعربی نقل کرده. کتاب ما بعدالطبیعه یک مقاله که یحیی بن عدی آن را از سریانی به عربی برده. کتاب الادب یک مقاله. کتاب فی المسائل الطبیعیه. کتاب النفس یک مقاله. کتاب الی دمقراط فی التوحید. کتاب قاطیغوریاس که منسوب به اوست و کتاب الأخلاق و شرح باری ارمیناس. و او عمری طویل یافت و سال وفات او معلوم نیست. لکلرک در تاریخ طب عرب گوید: عرب چندین کتاب ثاوفرسطس را می شناخته اند و چند کتاب او را ترجمه کرده اند معذلک نام او بسیار نادر در متون و تألیفات عرب دیده میشود اینطور انتظار میرفت که نسبت بکتاب احجار و کتاب نبات او امر جز آن باشد ولی ذکر کتاب احجار در مؤلفات عرب بسیار قلیل آمده و از کتاب نبات هیچ جا نامی نمی بینیم و این بی شک بدان سبب است که ثاوفرسطس متوجه علم محض بود و عرب علم نبات را از حیث عملی و خاصۀ طبی مطالعه میکردند. در کتاب مفردات ابن بیطار سه بار از کتاب احجار نقل شده است... ابن الندیم در ترجمه ابوالخیر بن سوار بن خمار آورده است که او مسائل ثاوفرسطس را بعربی ترجمه کرد بنا براین ظاهراً از کتب ثاوفرسطس بسریانی نیز چیزی نقل شده است - انتهی. (نقل باختصار). مآخذ: کتاب الفهرست ابن الندیم. عیون الانباء ابن ابی اصیبعه. تاریخ الحکماء قفطی. نزهه الارواح شهرزوری. لکلرک
یکی از شاگردان و دوستان ارسطاطالیس و بقولی برادرزاده یا خواهرزادۀ او. وی در سال 371 قبل از میلاد متولد شد و پس از ارسطاطالیس در مدرسه او بنام لوقیا بتدریس مشغول گشت و کتب بسیار تألیف کرد که بعض آنها تا کنون باقیست. تألیفات او بیشتر در طبیعیات است. از مهمترین نوشته های او کتاب الاَّثار العلویه یک مقاله و کتاب الحس و المحسوس چهار مقاله و کتاب اسباب النبات که هر دو را ابراهیم بن بکوس بعربی نقل کرده. کتاب ما بعدالطبیعه یک مقاله که یحیی بن عدی آن را از سریانی به عربی برده. کتاب الادب یک مقاله. کتاب فی المسائل الطبیعیه. کتاب النفس یک مقاله. کتاب الی دمقراط فی التوحید. کتاب قاطیغوریاس که منسوب به اوست و کتاب الأخلاق و شرح باری ارمیناس. و او عمری طویل یافت و سال وفات او معلوم نیست. لکلرک در تاریخ طب عرب گوید: عرب چندین کتاب ثاوفرسطس را می شناخته اند و چند کتاب او را ترجمه کرده اند معذلک نام او بسیار نادر در متون و تألیفات عرب دیده میشود اینطور انتظار میرفت که نسبت بکتاب احجار و کتاب نبات او امر جز آن باشد ولی ذکر کتاب احجار در مؤلفات عرب بسیار قلیل آمده و از کتاب نبات هیچ جا نامی نمی بینیم و این بی شک بدان سبب است که ثاوفرسطس متوجه علم محض بود و عرب علم نبات را از حیث عملی و خاصۀ طبی مطالعه میکردند. در کتاب مفردات ابن بیطار سه بار از کتاب احجار نقل شده است... ابن الندیم در ترجمه ابوالخیر بن سوار بن خمار آورده است که او مسائل ثاوفرسطس را بعربی ترجمه کرد بنا براین ظاهراً از کتب ثاوفرسطس بسریانی نیز چیزی نقل شده است - انتهی. (نقل باختصار). مآخذ: کتاب الفهرست ابن الندیم. عیون الانباء ابن ابی اصیبعه. تاریخ الحکماء قفطی. نزهه الارواح شهرزوری. لکلرک