- فرستنده
- آنکه کسی یا چیزی را به جایی فرستد گسیل دارنده، جمع فرستندگان
معنی فرستنده - جستجوی لغت در جدول جو
- فرستنده ((فِ رِ تَ دِ یا دَ))
- آن که چیزی را به جایی می فرستد، گسیل دارنده، دستگاهی که به کمک امواج الکترومغناطیس، صوت یا تصویر قابل دریافت منتشر می کند
- فرستنده
- آنکه کسی یا چیزی را به جایی می فرستد مثلاً فرستندۀ نامه
دستگاهی که امواج الکترومغناطیسی صوتی و تصویری را برای گیرنده ها می فرستد
- فرستنده
- Consignor, Expeditor
- فرستنده
- remetente, expedidor
- فرستنده
- отправитель , экспедитор
- فرستنده
- Absender, Expeditör
- فرستنده
- nadawca, ekspedytor
- فرستنده
- відправник , експедитор
- فرستنده
- remitente, expedidor
- فرستنده
- expéditeur
- فرستنده
- mittente, spedizioniere
- فرستنده
- afzender, expediteur
- فرستنده
- प्रेषक
- فرستنده
- pengirim
- فرستنده
- مرسلٌ
- فرستنده
- 발송인 , 발송인
- فرستنده
- שׁוֹלֵחַ , שולח
- فرستنده
- 发货人 , 快递员
- فرستنده
- 発送者 , 送り手
- فرستنده
- gönderen, gönderici
- فرستنده
- mtumaji
- فرستنده
- ผู้ส่ง , ผู้ส่ง
- فرستنده
- প্রেরক
- فرستنده
- بھیجنے والا , بھیجنے والا
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
مرسوله، رسول
بنده، عبد، چاکر، خادم
روانه شده، رسول، پیغامبر، سفیر، فرسته
پرستش کننده، عبادت کننده
بندگی کننده، بنده، غلام، خدمتکار
دوست دارنده
بندگی کننده، بنده، غلام، خدمتکار
دوست دارنده
چیزی را گویند که شخص به جهت کسی بفرستد، مرسله، قاصد، رسول