معنی فردایینه در لغت نامه دهخدا

فردایین. فرداوم. (ناظم الاطباء). رجوع به فردایین و فرداوم شود

معنی فردایینه در فرهنگ لغت هوشیار

فردا: فردایینه روز (فردا)

لغت نامه دهخدا

فرهنگ لغت هوشیار

(پسرانه)

از شخصیتهای شاهنامه، از بزرگان و مشاوران دربار قباد پادشاه ساسانی، نام یکی از پادشاهان ساسانی

مقابل امروزین، مربوط به فردا، کنایه از مربوط به آینده

ویژگی کسی که به فردا یا قیامت می اندیشد

(فَ)

از: فردا + ین (پساوند نسبت). مربوط به فردا. مقابل امروزین: رنج امروزین آسودن فردایین بود و آسودن امروزین رنج فردایین. (فارسنامه)

(فَ دَ / دِ)

فرسوده شده. آنچه دچار نقصان و خرابی شده باشد. رجوع به فرساییدن و فرسائیده شود

(فَ هی یَ)

نام محلی کنار راه ملایربه همدان، میان سنگستان و همدان که از ملایر 83هزار و پانصد گز فاصله دارد. (از یادداشت مرحوم دهخدا)

مربوط به فردا منسوب به فردا، بعدی آینده: عالم باقی مردم را سرای فردایین است

مربوط به فردا منسوب به فردا، بعدی آینده

((فَ))

منسوب به فردا، آن چه که در آینده می آید، کنایه از کسی که معتقد به جهان دیگر و پاداش و کیفر در آن است

فردار