جدول جو
جدول جو

معنی فربری - جستجوی لغت در جدول جو

فربری
(فَ بَ)
منسوب است به فربر. (سمعانی). رجوع به فربر شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بربری
تصویر بربری
زبانی از خانوادۀ زبان های سامی - حامی که با زبان عربی مخلوط شده و قسمت عمدۀ لغات آن عربی است
نوعی نان سنتی ضخیم، این نوع نان پس از انقلاب مشروطه، به وسیلۀ قوم بربر در برخی شهرهای ایران رواج یافت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فربهی
تصویر فربهی
چاقی، اضافه وزن داشتن
فرهنگ فارسی عمید
(بَ بَ)
منسوب به بربر:
ببین تا بهنگام کین گستری
چه خون راندم از زنگی و بربری.
نظامی.
حبش بریمین بربری بریسار
بقلب اندرون زنگی دیوسار.
نظامی.
رجوع به بربر شود.
- پلنگ بربری، پلنگ وحشی:
آهوی بزمی تو با کبر پلنگانت چکار
آهوان را کی بود کبر پلنگ بربری.
عنصری.
چون بدهان شیر در خشم پلنگی آورد
روی زمین شود ز تف پشت پلنگ بربری.
خاقانی.
- جامۀ بربری، جامه که از بربر آرند:
ز یاقوت و از تاج و انگشتری
ز دیبا و از جامۀ بربری.
فردوسی.
- خلیج بربری، یکی از پنج خلیج بحرالاعظم است از حد حبشه بر دارد بسوی مغرب بکشد برابر سودان آنرا خلیج بربری خوانند. (حدود العالم).
- لعبت بربری، رجوع به بربر و لعبت شود.
لغت نامه دهخدا
(فَ بِ)
مقابل لاغری. (آنندراج) :
تنت یافت آماس و تو ز ابلهی
همی گیری آماس را فربهی.
اسدی.
لیکن از راه عقل، هشیاران
بشناسند فربهی ز آماس.
ناصرخسرو.
چرب زبان گشتم از آن فربهی
طبع ز شادی پر و از غم تهی.
نظامی.
چوگاو ار همی بایدت فربهی
چو خر تن به جور کسان دردهی.
سعدی.
مکن صبر بر عامل ظلم دوست
که از فربهی بایدش کند پوست.
سعدی (بوستان)
لغت نامه دهخدا
تصویری از فربهی
تصویر فربهی
چاقی سمن مقابل لاغری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فراری
تصویر فراری
گریزان گریزان، در حال گریز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فرفری
تصویر فرفری
مجعد (موی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فرفری
تصویر فرفری
((فِ فِ رْ))
موی مجعد، موی پر پیچ و تاب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فربهی
تصویر فربهی
((فَ بِ))
چاقی، مقابل لاغری
فرهنگ فارسی معین
((بَ بَ))
نوعی نان ایرانی گرد یا بیضی کلفت تر از تافتون با رویه معمولاً شیاردار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فراری
تصویر فراری
اهرب
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از فراری
تصویر فراری
Defector, Escapist
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از فراری
تصویر فراری
déserteur, échappiste
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از فراری
تصویر فراری
msaliti, mtoroki
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از فراری
تصویر فراری
ผู้หลบหนี , ผู้หลบหนี
دیکشنری فارسی به تایلندی
چاقی، چاق بودن
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از فراری
تصویر فراری
দেশত্যাগী , পলায়নকারী
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از فراری
تصویر فراری
فراری
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از فراری
تصویر فراری
脱藩者 , 逃避者
دیکشنری فارسی به ژاپنی
فراری
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از فراری
تصویر فراری
firari, kaçışçı
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از فراری
تصویر فراری
pembelot, pelarian
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از فراری
تصویر فراری
叛徒 , 逃避者
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از فراری
تصویر فراری
עריק , בורח
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از فراری
تصویر فراری
탈영병 , 탈출자
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از فراری
تصویر فراری
विद्रोही , भागनेवाला
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از فراری
تصویر فراری
deserteur, ontsnappingspecialist
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از فراری
تصویر فراری
desertor, escapista
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از فراری
تصویر فراری
дезертир , втікач
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از فراری
تصویر فراری
dezerter, uciekinier
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از فراری
تصویر فراری
Deserteur, Fluchthelfer
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از فراری
تصویر فراری
дезертир , беглец
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از فراری
تصویر فراری
desertor, escapista
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از فراری
تصویر فراری
disertore, fuggitivo
دیکشنری فارسی به ایتالیایی