جدول جو
جدول جو

معنی فراهنگ - جستجوی لغت در جدول جو

فراهنگ
(فَ هََ)
فرهنگ. دهنۀ کاریز. (یادداشت به خط مؤلف) :
روشن شود از طبعش سیل کرم و جود
چون آب که روشن شود از کام فراهنگ.
خواجه علی شجاعی (از تاریخ بیهق).
در مآخذ دیگر لغت فارسی ضبط نشده است
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از فرهنگ
تصویر فرهنگ
(دخترانه و پسرانه)
شکوه، ادب، تربیت، علم، دانش، عقل، نام مادر کیکاووس پادشاه کیانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از فرارنگ
تصویر فرارنگ
(دخترانه)
فرانک، پروانه، از شخصیتهای شاهنامه، نام مادر فریدون پادشاه پیشدادی و همسر آبتین
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از فرهنگ
تصویر فرهنگ
علم، دانش، ادب، معرفت، تعلیم و تربیت، آثار علمی و ادبی یک قوم یا ملت، کتابی که شامل لغات یک زبان و شرح آن ها باشد، لغت نامه
فرهنگ عامه: مجموع عقاید، افسانه ها و ترانه های محلی یک قوم یا سرزمین، فرهنگ عوام
فرهنگ عامیانه: مجموع عقاید، افسانه ها و ترانه های محلی یک قوم یا سرزمین، فرهنگ عوام
فرهنگ عوام: مجموع عقاید، افسانه ها و ترانه های محلی یک قوم یا سرزمین
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سراهنگ
تصویر سراهنگ
پیشرو قافله، پیشرو قوم، پیشرو لشکر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فراچنگ
تصویر فراچنگ
به چنگ، میان دست
فراچنگ آوردن: به چنگ آوردن
فرهنگ فارسی عمید
(هَِ)
نام قصبه ای است در سیام واقع در 375هزارگزی شمال باختری بانکوک، چون اطراف این قصبه بسیار سبز و خرم و حاصلخیز است از اینروی راه آهنی آنرا به ساحل مربوط می کند و از این رهگذر بر رونق بازرگانی آن افزوده است. (از قاموس الاعلام ترکی ج 3)
لغت نامه دهخدا
(فَ نَ)
فرانک. نام دختر برزین و زن بهرام گور. در متون ضبط این کلمه با گاف فارسی مشاهده نشد ولی مرحوم دهخدااین صورت را به خط خود در یادداشتی ضبط کرده است
لغت نامه دهخدا
(فَ چَ)
در چنگ. (آنندراج). رجوع به فرا چنگ آوردن شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از فراهنه
تصویر فراهنه
فراهت در فارسی زیرکی، استادگی، نیک رفتاری، شادمانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فرهنگ
تصویر فرهنگ
تعلیم و تربیت، علم و دانش و ادب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فرهنگ
تصویر فرهنگ
((فَ هَ))
علم، دانش، تربیت، ادب، واژه نامه، کتاب لغت، عقل، خرد، تدبیر، چاره
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فرهنگ
تصویر فرهنگ
ادبیات، ادب
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از فرهنگ
تصویر فرهنگ
ثقافةً
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از فرهنگ
تصویر فرهنگ
Culture
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از فرهنگ
تصویر فرهنگ
culture
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از فرهنگ
تصویر فرهنگ
文化
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از فرهنگ
تصویر فرهنگ
ثقافت
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از فرهنگ
تصویر فرهنگ
সংস্কৃতি
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از فرهنگ
تصویر فرهنگ
วัฒนธรรม
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از فرهنگ
تصویر فرهنگ
utamaduni
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از فرهنگ
تصویر فرهنگ
kültür
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از فرهنگ
تصویر فرهنگ
文化
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از فرهنگ
تصویر فرهنگ
संस्कृति
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از فرهنگ
تصویر فرهنگ
תרבות
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از فرهنگ
تصویر فرهنگ
문화
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از فرهنگ
تصویر فرهنگ
budaya
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از فرهنگ
تصویر فرهنگ
cultuur
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از فرهنگ
تصویر فرهنگ
cultura
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از فرهنگ
تصویر فرهنگ
культура
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از فرهنگ
تصویر فرهنگ
kultura
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از فرهنگ
تصویر فرهنگ
Kultur
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از فرهنگ
تصویر فرهنگ
культура
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از فرهنگ
تصویر فرهنگ
cultura
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از فرهنگ
تصویر فرهنگ
cultura
دیکشنری فارسی به اسپانیایی