فرهنگ. دهنۀ کاریز. (یادداشت به خط مؤلف) : روشن شود از طبعش سیل کرم و جود چون آب که روشن شود از کام فراهنگ. خواجه علی شجاعی (از تاریخ بیهق). در مآخذ دیگر لغت فارسی ضبط نشده است
ریگزار، زمین سخت، زمین پوشیده از ریگ، زمین پر ریگ، ریگِستان، زَراغَن، زارغَنگ، زاراغَنگ، برای مِثال زمین زراغنگ و راه درازش / همه سنگلاخ و همه شوره یکسر (عسجدی - ۳۸)