جدول جو
جدول جو

معنی فراشتگی - جستجوی لغت در جدول جو

فراشتگی
(فَ تَ / تِ)
افراشتگی. افراختگی. فراختگی. رجوع به افراشتگی شود
لغت نامه دهخدا
فراشتگی
افراشته بودن افراخته بودن
تصویری از فراشتگی
تصویر فراشتگی
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از فرهختگی
تصویر فرهختگی
فرهیختگی، فرهیخته بودن، حالت فرهیخته
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فراشتوک
تصویر فراشتوک
پرستو، پرنده ای کوچک و مهاجر با بال های دراز و نوک تیز و دم دو شاخه و پرهای سیاه که زیر سینه اش خاکستری یا حنایی رنگ است، بیشتر در سقف خانه ها لانه می گذارد و حشراتی از قبیل مگس و پشه را می خورد
بلوایه، چلچله، پرستوک، بالوایه، بلسک، خطّاف، باسیج، پرستک، فرشتو، ابابیل، فرستوک، پالوانه، فراستوک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فریفتگی
تصویر فریفتگی
فریب خوردگی، شیفتگی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سرگشتگی
تصویر سرگشتگی
سرگردانی، حیرت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آراستگی
تصویر آراستگی
آراسته بودن، دارای فضایل و کمالات بودن، نظم و ترتیب، بسامانی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از برگشتگی
تصویر برگشتگی
وضع و حالت برگشته، واژگونی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فروهشتگی
تصویر فروهشتگی
آویختگی، پایین افتادگی، سستی
فرهنگ فارسی عمید
(اَ تَ / تِ)
افراختگی. برداشتگی. ارتفاع. بلندساختگی. بلندی. سرافرازی. (از ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(فَ تَ / تِ)
افراختگی. رجوع به افراختگی شود
لغت نامه دهخدا
(فِ رِ تَ / تِ)
ملک بودن.مقام ملک. فرشته بودن (: دبیری) مردم را از مردمی به درجۀ فرشتگی رساند و دیو را از دیوی به مردمی رساند. (نوروزنامه). رجوع به فرشته شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از فرهختگی
تصویر فرهختگی
فرهیختگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گماشتگی
تصویر گماشتگی
مستخدمی، مستخدم شدن، شغل گماشته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فروشدگی
تصویر فروشدگی
دخول، نفوذ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فریفتگی
تصویر فریفتگی
گول خوردنی، فریب خوردن
فرهنگ لغت هوشیار
از یاد رفتگی نسیان مقابل یاد ذکر یا بباد فراموشی دادن 0 کاملا از یاد بردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فروختگی
تصویر فروختگی
افروختگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فراشترو
تصویر فراشترو
پرستو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آراستگی
تصویر آراستگی
آراسته بودن عمل آراسته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فراشتوک
تصویر فراشتوک
پرستو
فرهنگ لغت هوشیار
فرشته بودن ملک بودن: او به منزلت فرشتگی رسیده باشد و او خلیفت خدا باشد اندر زمین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برگشتگی
تصویر برگشتگی
وضع و حالت برگشته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرگشتگی
تصویر سرگشتگی
تحیر، حیرت، سرگردانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرگشتگی
تصویر سرگشتگی
((~. گَ تِ))
سرگردانی، آشفتگی، آوارگی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فروختگی
تصویر فروختگی
((فُ تِ))
روشنایی، اشتعال، افروزش
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گماشتگی
تصویر گماشتگی
انتصابی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از افراشتگی
تصویر افراشتگی
رفعت، ارتفاع
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از آراستگی
تصویر آراستگی
Rakishness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از سرگشتگی
تصویر سرگشتگی
Disorientation
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از فراشکنی
تصویر فراشکنی
Indomitable
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از فراشکنی
تصویر فراشکنی
indomável
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از آراستگی
تصویر آراستگی
элегантность
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از سرگشتگی
تصویر سرگشتگی
дезориентация
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از فراشکنی
تصویر فراشکنی
неукротимый
دیکشنری فارسی به روسی