افتخار، سربلندی، مایۀ افتخار و نازش، برای مثال خاک بادا تن سعدی اگرش تو نپسندی / که نشاید که تو فخر من و من عار تو باشم (سعدی۲ - ۵۰۳)، بزرگ منشی فخر کردن: اظهار سرفرازی و سربلندی کردن، مباهات کردن، نازیدن
افتخار، سربلندی، مایۀ افتخار و نازش، برای مِثال خاک بادا تن سعدی اگرش تو نپسندی / که نشاید که تو فخر من و من عار تو باشم (سعدی۲ - ۵۰۳)، بزرگ منشی فخر کردن: اظهار سرفرازی و سربلندی کردن، مباهات کردن، نازیدن
آنچه گفته شود، کلام، قول، نطق، بیان، گفتار سخن پهلودار: کنایه از حرف گوشه دار و نیش دار، حرف کنایه آمیز که طعن یا دشنامی در آن باشد سخن راندن: کنایه از سخن گفتن، نطق کردن سخن گفتن: حرف زدن، گفتگو کردن سخن سرد: کنایه از سخن بی مزه، ناگوار و ناخوش
آنچه گفته شود، کلام، قول، نطق، بیان، گفتار سُخَن پهلودار: کنایه از حرف گوشه دار و نیش دار، حرف کنایه آمیز که طعن یا دشنامی در آن باشد سُخَن راندن: کنایه از سخن گفتن، نطق کردن سُخَن گفتن: حرف زدن، گفتگو کردن سُخَن سرد: کنایه از سخن بی مزه، ناگوار و ناخوش
ارزن، گیاهی از تیرۀ گندمیان با بوتۀ کوچک، ساقه های کوتاه و نازک و دانه های ریز که بیشتر خوراک پرندگان است و گاهی از آرد آن نان می پزند، الم، تنگس
اَرزَن، گیاهی از تیرۀ گندمیان با بوتۀ کوچک، ساقه های کوتاه و نازک و دانه های ریز که بیشتر خوراک پرندگان است و گاهی از آرد آن نان می پزند، اَلُم، تَنگَس
گوستاو تئودور. فیلسوف دانشمند آلمانی. در سال 1801 میلادی متولد شد و در 1822 در علوم زیستی از دانشگاه لیپزیک فارغ التحصیل گشت، پس از آن باقی عمر خود را در این شهر گذراند. او به ریاضی و علوم طبیعی علاقه داشت و در 1834 استاد طبیعیات گردید اما در 1843 پس از بیماری شدید و طولانی که نیروی بینایی او را بسیار ضعیف کرد دوباره به مطالعۀ فلسفۀ زیبایی شناسی و روانشناسی فیزیکی روی آورد. و سرانجام در هیجده نوامبر 1887 در لیپزیک درگذشت. فخنر جهان را یک جاندار عالی میداند و حتی گیاهان و ستارگان را جزو جانداران میشمارد و میگوید: خدا، یا روح عالم، وجود مشابه آدمی دارد و قانون های طبیعی جلوه هایی از کمال الهی است. باوجود دقت فیلسوفانه، شهرت فخنر ارتباط به کار دقیقی دارد که در 1860 زیر عنوان ’اصول روانشناسی فیزیکی’ منتشر ساخت. اساس روانشناسی فیزیکی فخنر بر این است که ذهن و تن آدمی جدا آفریده شده اند ولی عملاً وجه مختلف یک واقعیت اند. (ترجمه و اختصار از دایرهالمعارف بریتانیکا)
گوستاو تئودور. فیلسوف دانشمند آلمانی. در سال 1801 میلادی متولد شد و در 1822 در علوم زیستی از دانشگاه لیپزیک فارغ التحصیل گشت، پس از آن باقی عمر خود را در این شهر گذراند. او به ریاضی و علوم طبیعی علاقه داشت و در 1834 استاد طبیعیات گردید اما در 1843 پس از بیماری شدید و طولانی که نیروی بینایی او را بسیار ضعیف کرد دوباره به مطالعۀ فلسفۀ زیبایی شناسی و روانشناسی فیزیکی روی آورد. و سرانجام در هیجده نوامبر 1887 در لیپزیک درگذشت. فخنر جهان را یک جاندار عالی میداند و حتی گیاهان و ستارگان را جزو جانداران میشمارد و میگوید: خدا، یا روح عالم، وجود مشابه آدمی دارد و قانون های طبیعی جلوه هایی از کمال الهی است. باوجود دقت فیلسوفانه، شهرت فخنر ارتباط به کار دقیقی دارد که در 1860 زیر عنوان ’اصول روانشناسی فیزیکی’ منتشر ساخت. اساس روانشناسی فیزیکی فخنر بر این است که ذهن و تن آدمی جدا آفریده شده اند ولی عملاً وجه مختلف یک واقعیت اند. (ترجمه و اختصار از دایرهالمعارف بریتانیکا)
جمع فتنه، خلالوش ها آشوب ها جاور (حالت)، گونه، آزمودن، به شگفت آوردن، به آشوب کشاندن، در آشوب افتادن، به آتش سوختن آزمودن، گداختن سیم و زر در آتش جهت امتحان، گمراه کردن - اختلاف کردم مردم در رای و تدبیر، آزمایش، اختلاف در آرا، گناه ورزی، گناه، عذاب محنت، جنگ ستیزه، آشوب، عبرت شگفتی، فریفته مفتون، دلداده عاشق، معشوقی که موجب فتنه و آشوب گردد، جمع فتن، درختی است از تیره سبزی آساها که یکی از گونه های درخت صمغ عربی است و دارای صمغی بسیار خوشبو می باشد درخت عطر عقاقی عقاقی عطری درخت عنبر، گیاهی است معطر از تیره اسفنجیان که به صورت درختچه است و به عنوان یک گیاه و به عنوان یک گیاه زمینی در باغها کشت می شود چای مکزیکی امبروسیا زربیح شای مکی چای مکه چای اسپانیا حشیشه المریم شای بیت المقدس
جمع فتنه، خلالوش ها آشوب ها جاور (حالت)، گونه، آزمودن، به شگفت آوردن، به آشوب کشاندن، در آشوب افتادن، به آتش سوختن آزمودن، گداختن سیم و زر در آتش جهت امتحان، گمراه کردن - اختلاف کردم مردم در رای و تدبیر، آزمایش، اختلاف در آرا، گناه ورزی، گناه، عذاب محنت، جنگ ستیزه، آشوب، عبرت شگفتی، فریفته مفتون، دلداده عاشق، معشوقی که موجب فتنه و آشوب گردد، جمع فتن، درختی است از تیره سبزی آساها که یکی از گونه های درخت صمغ عربی است و دارای صمغی بسیار خوشبو می باشد درخت عطر عقاقی عقاقی عطری درخت عنبر، گیاهی است معطر از تیره اسفنجیان که به صورت درختچه است و به عنوان یک گیاه و به عنوان یک گیاه زمینی در باغها کشت می شود چای مکزیکی امبروسیا زربیح شای مکی چای مکه چای اسپانیا حشیشه المریم شای بیت المقدس