جدول جو
جدول جو

معنی فجع - جستجوی لغت در جدول جو

فجع
(دُ)
دردمند کردن کسی را. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) ، مصیبت زده ساختن. (منتهی الارب). اندوهگین کردن. (زوزنی) ، دردمند شدن مردم به گم کردن چیز گرامی و عزیز. (منتهی الارب) ، پهلو بر زمین نهادن. (از تاج المصادر بیهقی)
لغت نامه دهخدا
فجع
دردمند کردن، دردمندی، از گم کردن چیزی
تصویری از فجع
تصویر فجع
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از فجر
تصویر فجر
سپیدی صبح، سپیده دم،
هشتاد و نهمین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای ۳۰ آیه، الفجر
فجر کاذب: اولین روشنایی روز پیش از صبح صادق، دم گرگ، صبح کاذب
فجر صادق: هنگامی که روشنایی روز آشکار می شود، فجر دوم، صبح صادق
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رجع
تصویر رجع
برگشتن، بازگشتن، بازگشت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فرع
تصویر فرع
مقابل اصل، آنچه بخشی از چیز دیگر است، مقابل اصل، شاخه، شاخ درخت، نتیجه، محصول، برای مثال مروت زمین است و سرمایه زرع / بده کاصل خالی نماند ز فرع (سعدی۱ - ۱۵۱)، سود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فاجع
تصویر فاجع
سخت، مقابل آسان، دشوار، مشکل، مقابل نرم و سست، سفت، محکم و استوار، بخیل، خسیس، بسیار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سجع
تصویر سجع
سخن با قافیه گفتن، بانگ کبوتر، مفرد اسجاع،
در ادبیات در فن بدیع آوردن کلمات هم آهنگ
سجع متوازن: در ادبیات در فن بدیع آوردن کلماتی در آخر جمله ها با وزن یکسان، بدون رعایت حرف روی، مثل موّاج و نقّاد
سجع متوازی: در ادبیات در فن بدیع آوردن کلمه هایی در آخر جمله ها که در وزن و روی برابر باشند، مثل رزم و بزم، خلف و تلف
سجع مطرّف: در ادبیات در فن بدیع آوردن کلماتی در آخر جمله ها که بر یک وزن نباشند اما در حرف روی مطابق باشند، مثل گفتار و کردار، مال و آمال، خار و چنار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فزع
تصویر فزع
ترس، بیم، هراس، ناله و زاری، فریاد
فزع اکبر: ترس و بیم روز قیامت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فجیع
تصویر فجیع
دردناک، آزار دهنده، ناخوشایند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از وجع
تصویر وجع
درد، بیماری، رنجوری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تفجع
تصویر تفجع
دردمند شدن، دردمندی از سختی و بلا و اندوه
فرهنگ فارسی عمید
(تَءْ)
اندوه نمودن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی). اندوه و دردمندی. (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی). دردمند شدن از سختی و بلا و اندوه. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) : و استکان و استرجع بعد ان ارتاع و تفجع قال انا ﷲ و انا... (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 300). او را دیدند قطرات حسرات بر رخساره با تململ و تذلل و توجع و تفجع. (تاریخ بیهق ص 174). و در آن مصیبت آثار تفجع و توجع ظاهر کرد و از سرای عمارت بیرون آمد. (ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 172). به توجع و تأسفی هرچه تمامتر و تفجع و تلهفی هرچه بیشتر فراهم آمدند. (ترجمه تاریخ یمینی ایضاً ص 454)
لغت نامه دهخدا
(اَ جَ)
فجیعتر. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا
تصویری از فزع
تصویر فزع
هراس، ترس، ناله و زاری
فرهنگ لغت هوشیار
خلاف اصل و آن نام چیزی است که بر غیر خود مبنی باشد، شاخه، سود پول
فرهنگ لغت هوشیار
سپیدی و روشنی پگاه که سرخی آفتاب است در سیاهی شب، نماز بامداد، واضح
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فجل
تصویر فجل
ترب
فرهنگ لغت هوشیار
توانگر دارنده دارا بوی مشک، فزونداری فزون داراکی، خوشنامی نیک آوازگی، بالیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فکع
تصویر فکع
در خود فرو رفتن از خشم یا اندوه، خاجوک گردن بند: مردانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فلع
تصویر فلع
کوفتگی پای ترگیدگی پای شکافتن بریدن، شکاف گود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فجز
تصویر فجز
بزرگ منشی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فجس
تصویر فجس
بزرگی کردن، چیره شدن، زنده کردن زشتی ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فجش
تصویر فجش
سر شکستن، فراخ ساختن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فجو
تصویر فجو
جمع فجواء، پهندشت ها
فرهنگ لغت هوشیار
دردمند زن یا مرد، پیشامد سخت در تازی (فاجع) به جای آن به کار می رود دردناک جانگداز رقت آور: فلان را به وضعی فجیع کشتند. توضیح در عربی به جای آن فاجع مستعمل است
فرهنگ لغت هوشیار
بقیه انگور و خرما که بر درخت مانده باشد، بناگاه در آمدن بر کسی و گرفتن او را، ناگهانی: مرگ فجاء سکته ریوی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فاجع
تصویر فاجع
زاغ دشتی، درد ناک، رنج دیده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ضجع
تصویر ضجع
چوبک اشنان: گیاه، یک پهلو خفتن بر پهلو خفتن، همخوابه، مانند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شجع
تصویر شجع
برتری در دلیری نیرومندی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سجع
تصویر سجع
بانگ کردن کبوتر، قصد کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رجع
تصویر رجع
بازگشتن، برگشت، برگردیدن از چیزی، و بمعنی سود و منفعت
فرهنگ لغت هوشیار
دردمندی، اندوه زدگی، درد یافتن، دردمند شدن از سختی و بلا و اندوه، دردمندی، جمع تفجعات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فجعه
تصویر فجعه
دردمندی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فصع
تصویر فصع
بیرون کردن بیرون آوردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تفجع
تصویر تفجع
((تَ فَ جّ))
دردمند شدن
فرهنگ فارسی معین