جدول جو
جدول جو

معنی فام - جستجوی لغت در جدول جو

فام
رنگ، گون
وام، قرض، دین، پام، برای مثال به فعل نیک و به گفتار خوب، پشت عدو / چو عاقلان جهان زیر فام باید کرد (ناصرخسرو۱ - ۲۰۳)
پسوند متصل به واژه به معنای مانند مثلاً ازرق فام، زردفام، زنگارفام، سبزفام، سرخ فام، سیه فام، برای مثال فیروزه فام، برافروخت رخسارۀ لعل فام / یکی بانگ زد هر دو را پور سام (فردوسی۴ - ۲۹۵۶)
تصویری از فام
تصویر فام
فرهنگ فارسی عمید
فام
قرض، دین، وام، رنگ
تصویری از فام
تصویر فام
فرهنگ لغت هوشیار
فام
((مْ))
وام، قرض
تصویری از فام
تصویر فام
فرهنگ فارسی معین
فام
((دَ))
پسوندی که در آخر برخی واژه ها می آید به معنای رنگ، نوع، مانند، شبیه
تصویری از فام
تصویر فام
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از فامی
تصویر فامی
سبزی فروش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فاما
تصویر فاما
بمعنی اما بکار رود: فاما اظهار اسرار دو عیب کلی ظاهر دارد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از افام
تصویر افام
وام، قرض، دین، فام، پام
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از افام
تصویر افام
((اَ))
رنگ
فرهنگ فارسی معین
تصویری از افام
تصویر افام
((اِ))
وام، دین
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فامیلی
تصویر فامیلی
خانوادگی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از فامیل
تصویر فامیل
خانواده، بستگان، خویشاوندان، دودمان
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از فام گل
تصویر فام گل
(دخترانه)
به رنگ گل
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از فامیل دار
تصویر فامیل دار
دارای خانواده ای سرشناس
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فام دار
تصویر فام دار
وام دار، قرض دار، مدیون، برای مثال فام داران تو باشند همه شهر درست / نیست گیتی تهی از فام ده و فام گذار (سوزنی - لغتنامه - فام دار)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فام گزار
تصویر فام گزار
اداکنندۀ وام، پرداخت کنندۀ وام
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فامیل
تصویر فامیل
خانواده، دودمان، خویشاوند، نام خانوادگی
فرهنگ فارسی عمید
خانوادگی مربوط فامیل خانوادگی: تو مرا حبس می کنی آوخ شرم بادت ز ننگ فامیلی. (بهار)، به طور دسته جمعی و خانوادگی: فامیلی به مهمانی رفتیم. یا نام فامیلی. نام خانوادگی شناسنامه. توضیح احتراز از این ترکیب نیمه بیگانه اولی است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فامیلدار
تصویر فامیلدار
خانواده دار سر شناس آنکه دارای خانواده ای سرشناس است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فامیل
تصویر فامیل
خانواده، بستگان و نزدیکان و خویشاوندان
فرهنگ لغت هوشیار
نام جایی در بلژیک فامنی واپسین اشکوب دوونی زبرین زبانزد زمین شناسی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فامگزار
تصویر فامگزار
پرداخت کننده وام
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فامدار
تصویر فامدار
قرضدار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فامخواه
تصویر فامخواه
آنکه از کسی وام گرفتن خواند داین، طلبکار بستانکار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فام زده
تصویر فام زده
وامدار مدیون غازم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فام ده
تصویر فام ده
طلبکار وامخواه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فامیل
تصویر فامیل
خانواده، خویشاوند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فامدار
تصویر فامدار
((مْ))
بدهکار، مدیون
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فامخواه
تصویر فامخواه
((مْ خا))
وام خواه، بستانکار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از رام
تصویر رام
(پسرانه)
از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از سرداران بهرام چوبین
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از حام
تصویر حام
(پسرانه)
حمایت کننده، نام یکی از پسران نوح (ع)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از سام
تصویر سام
(دخترانه و پسرانه)
داستان خوشایند، حدیث خوش، سوگند، پیمان، سیه چرده، جد رستم در شاهنامه
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از فهم
تصویر فهم
دانایی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از فرم
تصویر فرم
گونه، پیکر گونه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از رام
تصویر رام
آهل، اهلی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بام
تصویر بام
طرف بیرونی سقف خانه، پشت بام، سقف، و بمعنی صبح زود
فرهنگ لغت هوشیار