- فاطیما (دخترانه)
- فاتیما نام شهری در اروپا که حضرت فاطمه در آنجا ظهور کرده است
معنی فاطیما - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
یونانی تازی گشته (صمغ حاصل از اقسام کاج ها) رشینه: زمج صمغ حاصل از کاجها. توضیح: این نام امروزه بطور کلی بمفهوم عام تر بانتین استعمال گردد تربانتین
خصوصاً، مخصوصاً، سیّما، به ویژه، بیژه، علی الخصوص، بالخصوص، به خصوص
لاتینی تازی گشته جگن نیل از گیاهان
مونث فاطمی
به ویژه علی الخصوص بویژه بخصوص: و این اخلاق لاسیما با وقات غیظ و عضب جز بقوت دین درست در باطن هیچ صاحب فرمان پدپد نیایید
آتشدان تون تون گرمابه
بطور پیوسته، همیشه، مداوم
سید، علوی، پیرو فرقۀ اسماعیلیه، هر یک از خلفای فاطمی مصر
وابستگان فاطمه علیه السلام دخت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله منسوب به فاطمی مخصوصا فاطمه دختر پیغمبر ع کسی که از اولاد فاطمه ع باشد
زنی که فرزند خود را از شیر گرفته باشد و نام دختر حضرت رسول (ص)
((طِ))
فرهنگ فارسی معین
زنی که بچه دوساله را از شیر گرفته، از اعلام زنان است، نام دختر پیغمبر (ص) و همسر علی (ع) ملقب به زهراء
اشاره کردن با حرکات چشم و ابرو یا دست، به رمز و مجاز سخن گفتن
به جای فاطمه استعمال شود یا این حرف ها برای فاطی تنبان نمی شود. این سخن قانع کننده نیست بدرد من نمی خورد
از شیر باز شده از شیر باز شده (شتر بچه و مانند آن)
بمعنی اما بکار رود: فاما اظهار اسرار دو عیب کلی ظاهر دارد
از شیر گرفته
اشاره کردن، اشاره، کنایه