- فاطن (پسرانه)
- زیرک، دانا، آگاه
معنی فاطن - جستجوی لغت در جدول جو
- فاطن
- زیرک و دانا زیرک و دانا
- فاطن
- زیرک، دانا
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
پنهان، خلاف ظاهر
درون
خبیث، پلید
پلید و بد خوی، خبیث
ساکن و مقیم در مکانی
پنهان، اندرون، درون چیزی، داخل هر چیز
آفریننده، از نام های خداوند، سی و پنجمین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای ۴۵ آیه
شاغول
شوراننده شهر آشوب، گمراه کننده، دیو اهریمن فتنه انگیزنده در فتنه اندازنده، کسی که اراده فجور با زنان کند، گمراه کننده، شیطان دیو
به جای فاطمه استعمال شود یا این حرف ها برای فاطی تنبان نمی شود. این سخن قانع کننده نیست بدرد من نمی خورد
از شیر باز شده از شیر باز شده (شتر بچه و مانند آن)
آفریننده، خالق، آغاز کننده در کار
اقامت کننده، مقیم، خادم، خدمتکار
فطنت ها، درک کردن ها، زیرک و دانا بودن ها، هوشیاری ها، زیرکی ها، دانایی ها، جمع واژۀ فطنت
لاتینی تازی گشته ماه پروین ماه پروین
باهوش و زیرک
باهوش، زیرک، دانا