جدول جو
جدول جو

معنی فاصل - جستجوی لغت در جدول جو

فاصل
جداکنندۀ دو چیز از هم مثلاً خط فاصل، فاصله، قاطع
تصویری از فاصل
تصویر فاصل
فرهنگ فارسی عمید
فاصل(صِ)
جداکننده:
به دوستی که ندارم ز کید دشمن باک
وگر به تیغ بود در میان ما فاصل.
سعدی.
جداکننده حق از باطل. (یادداشت بخط مؤلف). فصیل، قاطع.
- حکم فاصل، حکم قاطع. (یادداشت بخط مؤلف). حکم نافذ و روان. (منتهی الارب). ماضی. (اقرب الموارد).
- حد فاصل، آنچه میان دو چیز فاصله باشد. برزخ
لغت نامه دهخدا
فاصل
جدا کننده حق از باطل، قاطع
تصویری از فاصل
تصویر فاصل
فرهنگ لغت هوشیار
فاصل((ص))
جداکننده دو چیز از هم
تصویری از فاصل
تصویر فاصل
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مفاصل
تصویر مفاصل
مفصل ها، محل های اتصال دو یا چند استخوان در بدن، بند ها، جمع واژۀ مفصل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فاصله
تصویر فاصله
میزان دوری دو یا چند چیز یا چند نفر از هم، مسافت، زمان میان دو رویداد مثلاً در فاصلۀ این سال ها فرانسۀ خود را تکمیل کرد، کنایه از جدایی، دوری، در موسیقی اختلاف زیروبمی دو نت نسبت به یکدیگر
فاصله دادن: میان دو چیز جدایی انداختن و آن ها را از یکدیگر دور کردن
فاصله گرفتن: بین خود و کسی یا چیزی فاصله ایجاد کردن، کنایه از اجتناب کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تفاصل
تصویر تفاصل
فرق نمودن و جدا کردن
فرهنگ لغت هوشیار
جمع مفصل، بمعنی بند اندام و هر جای پیوستگی دو استخوان، پیوندها، بندها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فاصله
تصویر فاصله
گشادگی، دوری، فاصله دار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فاصله
تصویر فاصله
((ص لَ یا لِ))
مؤنث فاصل، مسافت میان دو چیز
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فاصله
تصویر فاصله
بازه
فرهنگ واژه فارسی سره
بعد، دوری، مسافت، فرجه، جدایی، خلال، عرض، بین
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از فاصله
تصویر فاصله
مسافةً
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از فاصله
تصویر فاصله
Distance
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از فاصله
تصویر فاصله
distance
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از فاصله
تصویر فاصله
距離
دیکشنری فارسی به ژاپنی
فاصله
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از فاصله
تصویر فاصله
فاصلہ
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از فاصله
تصویر فاصله
দূরত্ব
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از فاصله
تصویر فاصله
ระยะทาง
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از فاصله
تصویر فاصله
umbali
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از فاصله
تصویر فاصله
מרחק
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از فاصله
تصویر فاصله
距离
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از فاصله
تصویر فاصله
거리
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از فاصله
تصویر فاصله
jarak
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از فاصله
تصویر فاصله
दूरी
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از فاصله
تصویر فاصله
distanza
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از فاصله
تصویر فاصله
distancia
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از فاصله
تصویر فاصله
відстань
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از فاصله
تصویر فاصله
odległość
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از فاصله
تصویر فاصله
Entfernung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از فاصله
تصویر فاصله
расстояние
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از فاصله
تصویر فاصله
distância
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از فاصله
تصویر فاصله
afstand
دیکشنری فارسی به هلندی