بر وزن و معنی فاترسین است که خردل و سپند سوختن باشد. (برهان). گرم و خشک است و بول و خون از مثانه و رحم براند. ورم سپرز را تحلیل کند و بادهای غلیظ را لطیف گرداند و صرع را سودمند است. (از ترجمه صیدنه). فاتوسین. فاترسین. فاشرین. رجوع به فاترسین شود
بر وزن و معنی فاترسین است که خردل و سپندِ سوختن باشد. (برهان). گرم و خشک است و بول و خون از مثانه و رحم براند. ورم سپرز را تحلیل کند و بادهای غلیظ را لطیف گرداند و صرع را سودمند است. (از ترجمه صیدنه). فاتوسین. فاترسین. فاشرین. رجوع به فاترسین شود
دهی است از دهستان بزچلو از بخش وفس شهرستان اراک که در 8 هزارگزی جنوب باختری کمیجان و سر راه عمومی شراء کمیجان واقع است. جایی کوهستانی و سردسیر و دارای 840 تن سکنه است. آب آن از دو رشته قنات تأمین میشود. محصول عمده اش غلات و بنشن و شغل اهالی زراعت و قالیچه بافی است. راه اتومبیل رو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
دهی است از دهستان بزچلو از بخش وفس شهرستان اراک که در 8 هزارگزی جنوب باختری کمیجان و سر راه عمومی شراء کمیجان واقع است. جایی کوهستانی و سردسیر و دارای 840 تن سکنه است. آب آن از دو رشته قنات تأمین میشود. محصول عمده اش غلات و بنشن و شغل اهالی زراعت و قالیچه بافی است. راه اتومبیل رو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
کارخانه، کار نکرده ساخت، بافت در بافندگی، استخوان بندی در ساختمان، کار گاه کار خانه، در آمد کلیسا کارخانه. توضیح احتراز از استعمال این کلمه بیگانه اولی است
کارخانه، کار نکرده ساخت، بافت در بافندگی، استخوان بندی در ساختمان، کار گاه کار خانه، در آمد کلیسا کارخانه. توضیح احتراز از استعمال این کلمه بیگانه اولی است