جدول جو
جدول جو

معنی فارعه - جستجوی لغت در جدول جو

فارعه
شرافتمند، شریف، باشرف، اصیل و نجیب
تصویری از فارعه
تصویر فارعه
فرهنگ فارسی عمید
فارعه
(رِ عَ)
مؤنث فارع. زیر کوه، آب راهۀ بلند. (منتهی الارب). ج، فوارع، اندازه ای ازغنائم که رو به فزونی باشد اما خمس بدان تعلق نگیرد. (از اقرب الموارد) ، فارعه الطریق، بالای راه و محل قطع یا حواشی آن. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
فارعه
(رِ عَ)
الثقفیه. مادر حجاج بن یوسف. مسعودی او را فارغه (با غین نقطه دار) خوانده است. رجوع به مروج الذهب مسعودی، و حجاج بن یوسف در همین لغت نامه شود
لغت نامه دهخدا
فارعه
مونث فارع و زبر کوه، روی رود بار، بالای را
تصویری از فارعه
تصویر فارعه
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از فارهه
تصویر فارهه
(دخترانه)
دختر زیبا و با نمک
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از فارقه
تصویر فارقه
مؤنث واژۀ فارق، ویژگی آنچه دو چیز را از هم جدا می کند، جدا کننده، ممّیز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قارعه
تصویر قارعه
صد و یکمین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای ۱۱ آیه
جمع قوارع
روز قیامت، روزی که تمام مردگان به پا خیزند و به حساب اعمال آن ها رسیدگی شود، یوم الجمع، روز شمار، روز درنگ، یوم الدین، روز وانفسا، فرجام گاه، روز پسین، یوم الحساب، یوم السبع، یوم التلاقی، رستخیز، روز امید و بیم، یوم القرار، رستاخیز، ستخیز، طامة الکبریٰ، یوم دین، روز بازپرس، روز رستاخیز، یوم الحشر، روز بازخوٰاست، یوم النشور، روز جزا، یوم التّناد، نشور
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فاجعه
تصویر فاجعه
مصیبت بزرگ، سختی و بلا و اندوه، کنایه از امر بسیار ناخوشایند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شارعه
تصویر شارعه
مونث شارع لب خیابان خانه لب خیابان، دم فرود ستاره نزدیک به فرود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فارده
تصویر فارده
مونث فارد: و گوسفند خانگی، ماده شتر تنها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فاجعه
تصویر فاجعه
سختی و اندوه، بلا و مصیبت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فاقعه
تصویر فاقعه
پتیار سختی سختی بلا، جمع فواقع
فرهنگ لغت هوشیار
مونث فارق و جدا نشانه مونث فارق، جمع فارقات. یا علامت فارقه. نشانه ای که برای امتیاز دو شی میان آنها نهند، نشانه ای که معنیی را از معنی دیگر جدا کند بدین صورت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فالعه
تصویر فالعه
پتیار سختی
فرهنگ لغت هوشیار
مونث قارع سختی، رستخیز مونث قارع، سختی داهیه، جمع قوارع، رستاخیر قیامت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قارعه
تصویر قارعه
((رِ عِ یا عَ))
مؤنث قارع، سختی، داهیه، رستاخیز، قیامت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فاجعه
تصویر فاجعه
((ج عَ یا ع))
بلای سخت، حادثه ناگوار، جمع فواجع
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فارقه
تصویر فارقه
((رِ قَ یا قِ))
مؤنث فارق، جمع فارقات، نشانه ای که برای امتیاز دو شیء میان آن ها نهند، نشانه ای که معنی ای را از معنی دیگر جدا کند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فاقعه
تصویر فاقعه
((ق عَ یا ع))
سختی، بلا، جمع فواقع
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فاجعه
تصویر فاجعه
دشامد
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از فاجعه
تصویر فاجعه
Calamity
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از فاجعه
تصویر فاجعه
calamité
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از فاجعه
تصویر فاجعه
אסון
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از فاجعه
تصویر فاجعه
재난
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از فاجعه
تصویر فاجعه
bencana
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از فاجعه
تصویر فاجعه
आपदा
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از فاجعه
تصویر فاجعه
calamiteit
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از فاجعه
تصویر فاجعه
calamidad
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از فاجعه
تصویر فاجعه
calamità
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از فاجعه
تصویر فاجعه
катастрофа
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از فاجعه
تصویر فاجعه
katastrofa
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از فاجعه
تصویر فاجعه
Katastrophe
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از فاجعه
تصویر فاجعه
катастрофа
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از فاجعه
تصویر فاجعه
calamidade
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از فاجعه
تصویر فاجعه
灾难
دیکشنری فارسی به چینی