جدول جو
جدول جو

معنی فارقه

فارقه((رِ قَ یا قِ))
مؤنث فارق، جمع فارقات، نشانه ای که برای امتیاز دو شیء میان آن ها نهند، نشانه ای که معنی ای را از معنی دیگر جدا کند
تصویری از فارقه
تصویر فارقه
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با فارقه

فارقه

فارقه
مونث فارق و جدا نشانه مونث فارق، جمع فارقات. یا علامت فارقه. نشانه ای که برای امتیاز دو شی میان آنها نهند، نشانه ای که معنیی را از معنی دیگر جدا کند بدین صورت
فرهنگ لغت هوشیار

فارقه

فارقه
مؤنثِ واژۀ فارق، ویژگی آنچه دو چیز را از هم جدا می کند، جدا کننده، ممّیز
فارقه
فرهنگ فارسی عمید

فارقه

فارقه
مؤنث فارق. رجوع به فارق شود.
- علامت فارقه، نشانه ای که برای امتیاز دو چیزدر میان آنها گذارند. در همین لغت نامه منظور از فارقه دو خط عمودی است که معانی مختلف یک لغت را از یکدیگر جدا میکند بدینسان: ،
لغت نامه دهخدا