جدول جو
جدول جو

معنی فئام - جستجوی لغت در جدول جو

فئام
گروه مردم
تصویری از فئام
تصویر فئام
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از فرام
تصویر فرام
(پسرانه)
معرب از عبری، تندرو
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از فطام
تصویر فطام
از شیر گرفتن کودک، کنایه از جدا کردن چیزی از چیز دیگر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از لئام
تصویر لئام
لئیم ها، بخیل ها، ناکس ها، فرومایه. ها، جمع واژۀ لئیم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فئات
تصویر فئات
فئه ها، جماعت ها، طایفه ها، گروه ها، دسته ها، جمع واژۀ فئه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فدام
تصویر فدام
سر پوش آبتابه، جمع فدم، گنگلاجان در پوش، پوز بند دهان بند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فحام
تصویر فحام
جمع فحم، انگشتان زگال ها زگالفروش ریسه کودک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فرام
تصویر فرام
لته دشتان لته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فقام
تصویر فقام
گای (جماع)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فغام
تصویر فغام
بوسه دادن
فرهنگ لغت هوشیار
شیر بس شیر بست از شیر گرفتن کودک، توت بس توت بست باز داشتن کرم ابریشم از خوردن برگ توت، شکستگی، گسستن دور شدن باز گرفتن طفل از شیر، زمان بازگرفتن کودک از شیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فهام
تصویر فهام
بسیار دانا بینا بسیار داننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فئات
تصویر فئات
دسته ها و گروهها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لئام
تصویر لئام
جمع لئیم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فهام
تصویر فهام
((فَ هّ))
بسیار دانا
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فطام
تصویر فطام
((فِ))
باز گرفتن طفل از شیر، زمان باز گرفتن کودک از شیر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از لئام
تصویر لئام
((لِ))
جمع لئیم، فرومایگان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فحام
تصویر فحام
زغال فروش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فدام
تصویر فدام
دستار، شال که دور سر ببندند، دستمال، شال، مندیل، عمامه، بروفه، دستا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فام
تصویر فام
رنگ، گون
وام، قرض، دین، پام، برای مثال به فعل نیک و به گفتار خوب، پشت عدو / چو عاقلان جهان زیر فام باید کرد (ناصرخسرو۱ - ۲۰۳)
پسوند متصل به واژه به معنای مانند مثلاً ازرق فام، زردفام، زنگارفام، سبزفام، سرخ فام، سیه فام، برای مثال فیروزه فام، برافروخت رخسارۀ لعل فام / یکی بانگ زد هر دو را پور سام (فردوسی۴ - ۲۹۵۶)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فام
تصویر فام
قرض، دین، وام، رنگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فام
تصویر فام
((مْ))
وام، قرض
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فام
تصویر فام
((دَ))
پسوندی که در آخر برخی واژه ها می آید به معنای رنگ، نوع، مانند، شبیه
فرهنگ فارسی معین