منسوب به غیب. ناپدید و نهفته و پنهان و مخفی و غیرمرئی. (ناظم الاطباء). منسوب به عالم غیب. الهی. ربانی. آسمانی. فلکی. (ناظم الاطباء). رجوع به غیب شود: ندای هاتف غیبی ز چارگوشۀ عرش صدای کوس الهی به پنج نوبت لا. خاقانی. دیوان و جان دو تحفه فرستاده ام به تو گردون بر این دو تحفۀ غیبی ثنا کند. خاقانی. گر گوشتان اشارت غیبی شنیده نیست بر خاک روضه وار فریبرز بگذرید. خاقانی. شه بجای حاجبان خویش رفت پیش آن مهمان غیبی پیش رفت. مولوی (مثنوی). ضیف غیبی را چو استقبال کرد چون شکر گویی که پیوست او به ورد. مولوی (مثنوی). بسا مکاشفات غیبی و مشاهدات لاریبی دست دهد. (مجلس اول سعدی). ، مقدر. تقدیری. (از ناظم الاطباء)
منسوب به غیب. ناپدید و نهفته و پنهان و مخفی و غیرمرئی. (ناظم الاطباء). منسوب به عالم غیب. الهی. ربانی. آسمانی. فلکی. (ناظم الاطباء). رجوع به غَیب شود: ندای هاتف غیبی ز چارگوشۀ عرش صدای کوس الهی به پنج نوبت لا. خاقانی. دیوان و جان دو تحفه فرستاده ام به تو گردون بر این دو تحفۀ غیبی ثنا کند. خاقانی. گر گوشتان اشارت غیبی شنیده نیست بر خاک روضه وار فریبرز بگذرید. خاقانی. شه بجای حاجبان خویش رفت پیش آن مهمان غیبی پیش رفت. مولوی (مثنوی). ضیف غیبی را چو استقبال کرد چون شکر گویی که پیوست او به ورد. مولوی (مثنوی). بسا مکاشفات غیبی و مشاهدات لاریبی دست دهد. (مجلس اول سعدی). ، مقدر. تقدیری. (از ناظم الاطباء)
دهی است از دهستان دالوند بخش زاغۀ شهرستان خرم آباد که در 9هزارگزی باختری زاغه و 8هزارگزی شمال شوسۀ خرم آباد به بروجرد قرار دارد. جلگه و سردسیر است. سکنۀ آن 212 تن است که به لری لکی و فارسی سخن میگویند. آب آن از سرآب تاجو تأمین میشود. محصول آن غلات و لبنیات است. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان فرش و جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. ساکنان آن از طایفۀ دالوند هستند و در زمستان به قشلاق میروند. مزرعۀ چم زال جزء این آبادی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دهی است از دهستان دالوند بخش زاغۀ شهرستان خرم آباد که در 9هزارگزی باختری زاغه و 8هزارگزی شمال شوسۀ خرم آباد به بروجرد قرار دارد. جلگه و سردسیر است. سکنۀ آن 212 تن است که به لری لکی و فارسی سخن میگویند. آب آن از سرآب تاجو تأمین میشود. محصول آن غلات و لبنیات است. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان فرش و جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. ساکنان آن از طایفۀ دالوند هستند و در زمستان به قشلاق میروند. مزرعۀ چم زال جزء این آبادی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
جمال المله و الحق و الدین. صاحب مقاصد الالحان گوید: غیبی در انواع علوم ید طولی و مرتبۀ اعلی داشت، خصوصاً در علم و عمل موسیقی که همانا کسی بمرتبۀ او نرسیده است و نرسد. بحال این فقیر حقیر (عبدالقادر) التفات و اهتمام تمام داشت. در انواع علوم تعلیم و ارشاد میفرمود خصوصاً در این فن (ظ: فن موسیقی) که به یمن همت مبارک ایشان خبرت و مهارت در این علم و عمل بمرتبه ای رسید که بر عالمیان واضح و لایح گشت. (مقاصد الالحان از دانشمندان آذربایجان ص 290) شیرازی. مولانا غیبی از جملۀ کاتبان شیراز بود و کمتر کسی مانند او تند مینوشت. گاهی بشعر نیز میل میکرد، این بیت از اوست: بی روی دلفروزت عشاق را طرب نیست با ما شبی بسر کن یک شب هزار شب نیست. (از تحفۀ سامی ص 170) شوشتری. از شاعران شوشتر در عهد واخشتوخان حاکم شوشتر (1042- 1078 هجری قمری) و معاصر حلمی شوشتری بود. رجوع به الذریعه قسم اول از جزء تاسع ص 264 شود
جمال المله و الحق و الدین. صاحب مقاصد الالحان گوید: غیبی در انواع علوم ید طولی و مرتبۀ اعلی داشت، خصوصاً در علم و عمل موسیقی که همانا کسی بمرتبۀ او نرسیده است و نرسد. بحال این فقیر حقیر (عبدالقادر) التفات و اهتمام تمام داشت. در انواع علوم تعلیم و ارشاد میفرمود خصوصاً در این فن (ظ: فن موسیقی) که به یمن همت مبارک ایشان خبرت و مهارت در این علم و عمل بمرتبه ای رسید که بر عالمیان واضح و لایح گشت. (مقاصد الالحان از دانشمندان آذربایجان ص 290) شیرازی. مولانا غیبی از جملۀ کاتبان شیراز بود و کمتر کسی مانند او تند مینوشت. گاهی بشعر نیز میل میکرد، این بیت از اوست: بی روی دلفروزت عشاق را طرب نیست با ما شبی بسر کن یک شب هزار شب نیست. (از تحفۀ سامی ص 170) شوشتری. از شاعران شوشتر در عهد واخشتوخان حاکم شوشتر (1042- 1078 هجری قمری) و معاصر حلمی شوشتری بود. رجوع به الذریعه قسم اول از جزء تاسع ص 264 شود
مقابل حضور، غایب شدن، ناپیدا شدن، پنهان شدن از نظر نهان بودن در شیعۀ اثناعشری، نهان بودن امام دوازدهم از انظار بدگویی کردن پشت سر کسی، زشت یاد غیبت صغرا: در شیعۀ اثناعشری، غیبت امام دوازدهم از چهار سال بعد از تولد یعنی از سال ۲۶۰ (هجری قمری) تا مدت ۶۹ سال (سال ۳۲۹ هجری قمری) که سال فوت چهارمین نایب آن حضرت بوده غیبت کبرا: در شیعۀ اثناعشری، غیبت امام دوازدهم پس از غیبت صغرا که تا هنگام ظهور ادامه خواهد داشت غیبت کردن: بدگویی کردن پشت سر کسی، زشت یاد غیبت گفتن: بدگویی کردن پشت سر کسی، زشت یاد
مقابلِ حضور، غایب شدن، ناپیدا شدن، پنهان شدن از نظر نهان بودن در شیعۀ اثناعشری، نهان بودن امام دوازدهم از انظار بدگویی کردن پشت سر کسی، زشت یاد غیبت صغرا: در شیعۀ اثناعشری، غیبت امام دوازدهم از چهار سال بعد از تولد یعنی از سال ۲۶۰ (هجری قمری) تا مدت ۶۹ سال (سال ۳۲۹ هجری قمری) که سال فوت چهارمین نایب آن حضرت بوده غیبت کبرا: در شیعۀ اثناعشری، غیبت امام دوازدهم پس از غیبت صغرا که تا هنگام ظهور ادامه خواهد داشت غیبت کردن: بدگویی کردن پشت سر کسی، زشت یاد غیبت گفتن: بدگویی کردن پشت سر کسی، زشت یاد
خشمیک، جمع غضبان، خشمناکان مونث غضبی. یا قوه (قوت) غضبی. یکی از قوای باعثه. اگر شوق برای دفع امر مکروه و ناپسندی باشد آنرا قوه غضبیه نامند شهویه و آن قوه دفع منافر است
خشمیک، جمع غضبان، خشمناکان مونث غضبی. یا قوه (قوت) غضبی. یکی از قوای باعثه. اگر شوق برای دفع امر مکروه و ناپسندی باشد آنرا قوه غضبیه نامند شهویه و آن قوه دفع منافر است
در تازی نیامده ونیک در نوبد اندایی منسوب به غیاب آنچه در غیاب کسی گویند یا انجام دهند مقابل حضوری یا حکم غیابی. حکمی است درباره یکی از اصحاب دعوی که در جلسه دادرسی حاضر نشده و لایحه نفرستاده و حضور خود را ساقط نکرده باشد صادر شود
در تازی نیامده ونیک در نوبد اندایی منسوب به غیاب آنچه در غیاب کسی گویند یا انجام دهند مقابل حضوری یا حکم غیابی. حکمی است درباره یکی از اصحاب دعوی که در جلسه دادرسی حاضر نشده و لایحه نفرستاده و حضور خود را ساقط نکرده باشد صادر شود
دشیاد دشتیاد زشتیاد به تو باز گردد غم عاشقی نگارا مکن این همه زشتیاد (رودکی) پرتاد تیر دان کیش جعبه ترکش، هر یک از آهن های تنک کوچک که برای ساختن جوشن و بکتر برهم نهند، دایره هایی در سپر که از چوب و ابریشم پیچیده باشند
دشیاد دشتیاد زشتیاد به تو باز گردد غم عاشقی نگارا مکن این همه زشتیاد (رودکی) پرتاد تیر دان کیش جعبه ترکش، هر یک از آهن های تنک کوچک که برای ساختن جوشن و بکتر برهم نهند، دایره هایی در سپر که از چوب و ابریشم پیچیده باشند