جدول جو
جدول جو

معنی غورباقه - جستجوی لغت در جدول جو

غورباقه
ترکی از پارسی غورباغه پک داروک (گویش مازندرانی) پتوک (گویش سیستانی)
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از غورباغه
تصویر غورباغه
قورباغه، وزغ، جانوری از ردۀ دوزیستان با پاهای قوی و پره دار که در آب تخم می ریزد، برخی از انواع آن از بدن خود مایعی رقیق و سمّی جدا می کند، نوزاد بی دست و پای آن دارای سر بزرگ، دم دراز و آبشش است
بزغ، وک، غوک، بک، پک، چغز، جغز، غنجموش، مگل، ضفدع، قاس، کلا، کلائو
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غورباغه
تصویر غورباغه
قورباغه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قورباغه
تصویر قورباغه
غوک
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از قورباغه
تصویر قورباغه
وزغ، جانوری از ردۀ دوزیستان با پاهای قوی و پره دار که در آب تخم می ریزد، برخی از انواع آن از بدن خود مایعی رقیق و سمّی جدا می کند، نوزاد بی دست و پای آن دارای سر بزرگ، دم دراز و آبشش است
بزغ، غورباغه، وک، غوک، بک، پک، چغز، جغز، غنجموش، مگل، ضفدع، قاس، کلا، کلائو،
در ورزش نوعی شنا مانند حرکات قورباغه در هنگام شنا کردن
فرهنگ فارسی عمید
لیف شوی مالان و جولاهگان و کفشدوزان و آن گیاهی است که مانند جاروب بندند و بدان آب و آهار و شوربا بر جامه ای که بافند پاشند، زنجبیل شامی
فرهنگ لغت هوشیار
جانوری است از رده ذوحیاتین های بی دم که اندامهای خلفیش بقدر کافی طویلند و موجب جهش حیوان در حرکت می باشند و به علاوه حیوان در آب به وسیله آنها به خوبی شنا می کند. نوزاد قورباغه در موقع خروج از تخم به صورت ماهی کوچکی یا سر مدور و بزرگی است که در آبهای راکد میزید و کاملا آبزی است زیرا دارای برانشی می باشد و پس از دگردیسی به صورت قورباغه بالغ در می آید و می تواند زندگی خاکی نیز داشته باشد، قورباغه به شکل بالغ کاملا هوازی است و برای تنفس باید به سطح آب بیاید مع ذلک مدت چند دقیقه می تواند زیر آب بماند و اکسیژن محلول در آب را از راه پوست بدن جذب نماید 0 قورباغه حیوان بسیار پر خوری است و از حشرات و ماهیهای کوچک تغذیه می کند 0 در حدود 117 گونه از این جانور شناخته شده که در سراسر کره زمین پراکنده اند 0 قورباغه را نباید با وزغ اشتباه کرد زیرا دومی حرکتش به وسیله راه رفتن است و جهش ندارد و به علاوه دارای مردمک چشم عمودی است در حالی که مردمک چشم قورباغه گرد است 0 از سوی دیگر قورباغه در فک فوقانیش دارای دندان است ولی وزغ غالبا فاقد دندان می باشد 0 قورباغه برنگهای مختلف قهوه یی و سبز و خرمایی و صورتی لک و پیس دار مشاهده می شود 0 نوعی قورباغه عظیم الجثه با صدای موحش در ممالک متحده آمریکا وجود دارد که به آن قورباغه گاوی گویند و طولش به 50 سانتیمتر میرسد ضفدع غوک، جمع قورباغگان. قورباغگان راسته ای از ذوحیاتین که فاقد دم هستند ذوحیاتین که فاقد دم هستند و وزغ ها را نیز شامل می شوند غوکان ضفادع 0 توضیح در برخی ماخذ کلمه قورباغگان مرادف با ذوحیاتین ها به کار رفته است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غورواشه
تصویر غورواشه
((غَ یا غُ))
لیف شوی مالان و جولاهگان و کفشدوزان و آن گیاهی است که مانند جاروب بندند و بدان آب و آهار و شوربا بر جامه ای که بافند پاشند، غرواس، غورواشی، غرواش، زنجبیل شامی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قورباغه
تصویر قورباغه
((غِ))
جانور دوزیست از تیره غوکان، معمولاً آبزی که دم و گردن ندارد دارای پوست صاف و دست و پای پره دار با جهش سریع
فرهنگ فارسی معین
تصویری از غورواشه
تصویر غورواشه
غرواش، وسیله ای شبیه جارو که از سیخ های نازک گیاه درست می کردند و با آن رنگ یا آهار به پارچه یا چیز دیگر می زدند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غورگاه
تصویر غورگاه
جای غور، محل غور، جای فرو رفتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غورگاه
تصویر غورگاه
جای فرو رفتن آب محل غور، جای نهان شدن، منزل جایگاه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قرباقه
تصویر قرباقه
ترکی غوک از جانوران داروک (گویش مازندرانی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غورگاه
تصویر غورگاه
((غَ وْ))
جای فرو رفتن آب، محل غور، جای نهان شدن، منزل، جایگاه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از غوربا
تصویر غوربا
آشی که در آن غوره یا آب غوره ریخته باشند، آش غوره، غوره با، غوروا
فرهنگ فارسی عمید