- غلندران
- ابدال
معنی غلندران - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
به روش قلندران مانند قلندران
غلندرانه کلندرانه همچون قلندران مانند قلندران: قلندرانه زندگی می کند
که اندر آن
سقز، مادۀ صمغی چسبناک که از تنۀ درخت بنه گرفته می شود و از آن اسانسی به دست می آید که از مخلوط آن با موم لاک درست می کنند
به شیوه کلندر، چادرتک دیرک
پارسی است غندران شیرابه گیاهی، شیرابه شنگ شیرابه مترشح از ساقه شنگ را گویند که بر اثر قطع ساقه گیاه ترشح می شود و در برابر هوا انجماد پیدا می کند و در ده ها زنان و دختران مانند سقز آن را می جوند قندرون. توضیح در کتاب فرهنگ اصطلاحات پزشکی و دارویی شلمیر قندرون مرادف با کائوچو و هر شیرابه دیگر گیاهی که در برابر هوا انجماد یابد ذکر شده است
((قَ دَ))
فرهنگ فارسی معین
شیرابه مترشح از ساقه شنگ را گویند که بر اثر قطع ساقه گیاه ترشح می شود و در برابر هوا انجماد پیدا می کند و در ده ها زنان و دختران مانند سقز آن را می جوند، قندرون
قلندر، مجرد، بی قید و از دنیاگذشته، درویش
پیمان شکنی
بمعنای شخص بی پروا از دنیا که سالک راه خدا باشد