جدول جو
جدول جو

معنی غلندر

غلندر
قلندر، مجرد، بی قید و از دنیاگذشته، درویش
تصویری از غلندر
تصویر غلندر
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با غلندر

غلندر

غلندر
شخص بیکار بیعار که در لباس درویشی گدایی کند. (از فرهنگ نظام). این لفظ مبدل گلندر به معنی کندۀ ناتراشیده است و مجازاً در معنی بیکار گدا استعمال شده است. مطابق قاعده تبدیل حروف به همدیگر تبدیل گاف به حرف قریب المخرج خود غین درست است، و چون لفظ فارسی است با قاف نوشتن (قلندر) غلط مشهور است، در اصطلاح صوفیان شخص بی پروا از دنیا که سالک راه خدا باشد. (از فرهنگ نظام). قلندر. رجوع به قلندر شود
لغت نامه دهخدا

قلندر

قلندر
هر یک از افراد قلندریه، فرقه ای از صوفی که به دنیا بی توجه و نسبت به آداب و رسوم بی قید بوده اند
قلندر
فرهنگ نامهای ایرانی

کلندر

کلندر
قوی هیکل، تنومند، درشت اندام، قلندر، چوب بزرگ و ناتراشیده
کلندر
فرهنگ فارسی عمید