جدول جو
جدول جو

معنی غضیض - جستجوی لغت در جدول جو

غضیض
تازه، شکوفه، چشم سست نگاه، خوار
تصویری از غضیض
تصویر غضیض
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از غضیضه
تصویر غضیضه
خواری، کمی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رضیض
تصویر رضیض
کوفته شکسته
فرهنگ لغت هوشیار
پست فرود نشیب پاگاه دامنه شیپ نشیب پستی مقابل فراز بالا اوج (زندگانی اوج و حضیض دارد)، جای پست در پایین کوه یا در زمین بن کوه دامنه کوه، نقطه مقابل اوج، جمع حضض
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حضیض
تصویر حضیض
پستی، نشیب
در علم نجوم نزدیک ترین نقطه از مدار ستاره
جای پست در زمین یا پایین کوه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عضیض
تصویر عضیض
یار همنشین، گزیدگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غایض
تصویر غایض
فرورنده از غیض
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غضاض
تصویر غضاض
نوک بینی، پیشین سر
فرهنگ لغت هوشیار
تازه، نوا، شکوفه کویک، سرود گوی نیکو رامشگر نیکو، آب باران، نو باوه، سپید و تازه
فرهنگ لغت هوشیار
ریزه، تراشه، پراشه، پریشان پراکنده، نخستین شکوفه، سوراخ شده، باز شده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حضیض
تصویر حضیض
((حَ ض))
فرود، پستی، جای پست در زمین یا پایین کوه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از غیض
تصویر غیض
کم شدن و فرونشستن آب، فروشدن آب به زمین، قلیل، اندک
غیضی از فیضی: کنایه از اندکی از بسیاری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غیض
تصویر غیض
فرو نشستن در آب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غیض
تصویر غیض
((غِ یْ))
کم شدن آب و فرو نشستن آن، اندک
فرهنگ فارسی معین