جدول جو
جدول جو

معنی غریبانه - جستجوی لغت در جدول جو

غریبانه
درخور غریب، برای مثال نماز شام غریبان چو گریه آغازم / به مویه های غریبانه قصه پردازم (حافظ - ۶۶۶)، به روش غریبان مانند غریبان
تصویری از غریبانه
تصویر غریبانه
فرهنگ فارسی عمید
غریبانه
بی کسانه، بیگانه وار در خور غریب: مویه های غریبانه، هر چیز سزاوار بگدایی و مفلسی، بطرز غریبان: غریبانه رفتار می کند
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اریبانه
تصویر اریبانه
مورب
فرهنگ واژه فارسی سره
گریبانه باج بر شمار گریب زمین مالیات یا عوارضی که بوسیله اندازه گرفتن زمین تعیین شود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غایبانه
تصویر غایبانه
غیرحضوری، به طور غیرحضوری
فرهنگ فارسی عمید
اونیک در نبودگی ونانه در غیاب کسی کاری را انجام دادن، مال کسی که مرگ و زندگی آن شخص معلوم نباشد و او را وارث نبود و چون خداوند مال آید عوض مال به او دهند، غایب باز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گریبانه
تصویر گریبانه
مجموع برگه هایی که در قاعده پایکهای اصلی یک گل قرار دارند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جریبانه
تصویر جریبانه
((جَ نِ))
مالیات یا عوارضی که به وسیله اندازه گرفتن زمین تعیین می شود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از غایبانه
تصویر غایبانه
Absently
دیکشنری فارسی به انگلیسی
отсутствующе
دیکشنری فارسی به روسی
अनुपस्थित रूप से
دیکشنری فارسی به هندی
بشكلٍ غائبٍ
دیکشنری فارسی به عربی
באופן חסר נוכחות
دیکشنری فارسی به عبری
อย่างขาดการมี
دیکشنری فارسی به تایلندی
অনুপস্থিতভাবে
دیکشنری فارسی به بنگالی
ادبمندانه مانند ادیبان: ادیبانه سخن گفت، ادبی مربوط بادبیات: بیانات ادیبانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فریمانه
تصویر فریمانه
(دخترانه)
نام روستایی در نزدیکی سبزوار
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از گریبانگه
تصویر گریبانگه
جای گریبان، گلو، گردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مریدانه
تصویر مریدانه
به روش مریدان، همچون مرید
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غاصبانه
تصویر غاصبانه
از روی غصب، به روش غاصبان
فرهنگ فارسی عمید