مالی که بابت خسارت داده یا گرفته می شود، تاوان، زیان، ضرر، مشقت، پشیمانی، ندامت غرامت خواستن: تاوان خواستن غرامت دادن: تاوان دادن غرامت ستاندن: دریافت کردن تاوان، غرامت گرفتن غرامت کشیدن: کنایه از تاوان کشیدن، مجازات شدن، به عهده گرفتن غرامت، متحمل شدن تاوان و ضرر و زیان غرامت گرفتن: دریافت کردن تاوان
مالی که بابت خسارت داده یا گرفته می شود، تاوان، زیان، ضرر، مشقت، پشیمانی، ندامت غِرامَت خواستن: تاوان خواستن غِرامَت دادن: تاوان دادن غِرامَت ستاندن: دریافت کردن تاوان، غرامت گرفتن غِرامَت کشیدن: کنایه از تاوان کشیدن، مجازات شدن، به عهده گرفتن غرامت، متحمل شدن تاوان و ضرر و زیان غِرامَت گرفتن: دریافت کردن تاوان
جمع واژۀ غریم، مثل غرماء، و این نادر است زیرا فعیل بر وزن فعّال جمع بسته نمی شود. (از ذیل اقرب الموارد) ، صاحب اقرب الموارد گوید: رواست که غارم معنی نسبت را برساند و به معنی ذواغرام یا تغریم باشد و غرام جمع آن محسوب شود. ثعلب در خبری حکایت کند که: ’انه لما قعد بعض قریش لقضاء دینه اتاه الغرام فقضاهم دینه’. و در حدیث جابر آمده: ’فاشتد علیه بعض غرامه فی التقاضی’. (لسان العرب از ذیل اقرب الموارد)
جَمعِ واژۀ غریم، مثل غرماء، و این نادر است زیرا فعیل بر وزن فُعّال جمع بسته نمی شود. (از ذیل اقرب الموارد) ، صاحب اقرب الموارد گوید: رواست که غارم معنی نسبت را برساند و به معنی ذواغرام یا تغریم باشد و غرام جمع آن محسوب شود. ثعلب در خبری حکایت کند که: ’انه لما قعد بعض قریش لقضاء دینه اتاه الغرام فقضاهم دینه’. و در حدیث جابر آمده: ’فاشتد علیه بعض غرامه فی التقاضی’. (لسان العرب از ذیل اقرب الموارد)
در اساطیر هند، شخصی است که از تشخص و تجسم ’ویشنو’ معبود هندیان بوجود آمده است، او فرزند ’داسارات’ فرمانروای ’اود’ بوده و گویا با ’ویسوا میترا’ سفری برای مقابله با وحشیان کرده است، او ’سیتا’ را که از تجسم ’لاکهمی’ بوجود آمده بود با طرز سحرآمیزی بزنی اختیار کرد و بسوی سرزمین پدری خود روان شد، آنگاه که میبایست بجای پدر بر تخت نشیند، نامادری پیر او پسر خود ’بهاراتا’ را بر تخت سلطنت نشاند و از پسر درخواست که راما را بمدت 14 سال تبعید کند، بعد از مرگ ’داسارات’ با وجود کناره گیری بهاراتا از سلطنت، راما بر تخت فرمانروایی ننشست و بسیر و سیاحت پرداخت واز این رهگذر، شهرتی بسزا در زهد و مناعت نفس بدست آورد، او وقتی که بسراندیب مسافرت کرد حاکم سراندیب ’راوانا’ زن او ’سیتا’ را از دست او گرفت، راما برای رهایی زن خود با فرمانروای میمونها ’سون’ همدست شد و بدستیاری آنان ’راوانا’ را کشت و زن خویش را رهایی بخشید، آنگاه بسرزمین پدری خویش برگشت و بر تخت پادشاهی نشست و باجرای عدل و داد، و حق و حقیقت همت گماشت، در هندوستان منظومۀ مصور و بزرگ بنام ’رامایانا’ بزبان سنسکریت با شیوۀ شیوا و شاعرانه ای نوشته شده که حاوی شرح سفرهای راما در شبه قارۀ هند است و درحقیقت بمنزلۀ شاهنامه یا زبور هندوان میباشد، این کتاب علاوه بر اینکه از کتب مقدس هندوهاست، یکی از بهترین نمونه های آثار ادب باستانی هند بشمار می آید و بواسطۀ داشتن مضامین بلند و دل انگیز به بیشتر زبانهای اروپا ترجمه شده است، (از قاموس الاعلام ترکی ج 3)
در اساطیر هند، شخصی است که از تشخص و تجسم ’ویشنو’ معبود هندیان بوجود آمده است، او فرزند ’داسارات’ فرمانروای ’اود’ بوده و گویا با ’ویسوا میترا’ سفری برای مقابله با وحشیان کرده است، او ’سیتا’ را که از تجسم ’لاکهمی’ بوجود آمده بود با طرز سحرآمیزی بزنی اختیار کرد و بسوی سرزمین پدری خود روان شد، آنگاه که میبایست بجای پدر بر تخت نشیند، نامادری پیر او پسر خود ’بهاراتا’ را بر تخت سلطنت نشاند و از پسر درخواست که راما را بمدت 14 سال تبعید کند، بعد از مرگ ’داسارات’ با وجود کناره گیری بهاراتا از سلطنت، راما بر تخت فرمانروایی ننشست و بسیر و سیاحت پرداخت واز این رهگذر، شهرتی بسزا در زهد و مناعت نفس بدست آورد، او وقتی که بسراندیب مسافرت کرد حاکم سراندیب ’راوانا’ زن او ’سیتا’ را از دست او گرفت، راما برای رهایی زن خود با فرمانروای میمونها ’سون’ همدست شد و بدستیاری آنان ’راوانا’ را کشت و زن خویش را رهایی بخشید، آنگاه بسرزمین پدری خویش برگشت و بر تخت پادشاهی نشست و باجرای عدل و داد، و حق و حقیقت همت گماشت، در هندوستان منظومۀ مصور و بزرگ بنام ’رامایانا’ بزبان سنسکریت با شیوۀ شیوا و شاعرانه ای نوشته شده که حاوی شرح سفرهای راما در شبه قارۀ هند است و درحقیقت بمنزلۀ شاهنامه یا زبور هندوان میباشد، این کتاب علاوه بر اینکه از کتب مقدس هندوهاست، یکی از بهترین نمونه های آثار ادب باستانی هند بشمار می آید و بواسطۀ داشتن مضامین بلند و دل انگیز به بیشتر زبانهای اروپا ترجمه شده است، (از قاموس الاعلام ترکی ج 3)
محمد غرامی. از شعرای عثمانی در قرن دهم هجری قمری از ناحیۀ قره فریه است. وی به شغل قضا مشغول بود و ادعای رمالی داشت. اشعار او ساده است. این بیت ازوست: قاپویی دیوار ایدوب ارباب عشقه نازدن کندونی بر گوشه ایلر گوسترر آچمازدن. (از قاموس الاعلام)
محمد غرامی. از شعرای عثمانی در قرن دهم هجری قمری از ناحیۀ قره فریه است. وی به شغل قضا مشغول بود و ادعای رمالی داشت. اشعار او ساده است. این بیت ازوست: قاپویی دیوار ایدوب ارباب عشقه نازدن کندونی بر گوشه ایلر گوسترر آچمازدن. (از قاموس الاعلام)