جدول جو
جدول جو

معنی غرما

غرما
غریم ها، مدیون ها، وام دارها، بدهکارها، جمع واژۀ غریم
غرما کردن: تقسیم کردن اموال بدهکار ورشکسته به وسیلۀ طلبکاران میان خود
تصویری از غرما
تصویر غرما
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با غرما

غرما

غرما
مأخوذ از غرماء. رجوع به غرماء شود.
- غرما کردن. رجوع به غرما کردن شود
لغت نامه دهخدا

غرما

غرما
لغتی در غَرمی ̍ و به معنی ’اَما’ است. (منتهی الارب). رجوع به غرمی شود
لغت نامه دهخدا

غرما

غرما
یا غرمانا، یک بخش از چهار بخش درهم که یک دانگ و نیم است. (فرهنگ نظام). ربع درهم، نصف درهم. (السنۀ ترکیه و فرانسویه نک لغتی). غراما. رجوع به غراما شود
لغت نامه دهخدا