جدول جو
جدول جو

معنی غذیره - جستجوی لغت در جدول جو

غذیره
خوراک چوپان
تصویری از غذیره
تصویر غذیره
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پذیره
تصویر پذیره
استقابل، پیشواز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غدیره
تصویر غدیره
(دخترانه)
گیسوی بافته شده، قسمتی از گیاه
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از پذیره
تصویر پذیره
استقبال
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از پذیره
تصویر پذیره
قبول، پسند، پیشواز، استقبال
پذیره شدن: جلو رفتن، پیشواز کردن، پذیرفتن، قبول کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غزیره
تصویر غزیره
غزیر، ناقۀ پرشیر، چشمۀ پرآب، چشم اشک بار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غایره
تصویر غایره
مونث غایر، گرمگاه، نیمروز میان روز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غفیره
تصویر غفیره
بسیاری فراوانی، درست کننده، پوشش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غزیره
تصویر غزیره
پر شیر ماده، پر آب چاه و چشمه، بسیار اشک چشم مونث غزیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غذیمه
تصویر غذیمه
چاه فراخ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غذیذه
تصویر غذیذه
ریم، زرداب، گوشت مرده
فرهنگ لغت هوشیار
پاره گیاه، گیسوی بافته پاره ای از گیاه، جمع غداران، گیسوی بافته ذوابه، جمع غدائر (غدایر)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غریره
تصویر غریره
مونث غریر بنگرید به غریر گور کن از جانوران مونث غریر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غیذره
تصویر غیذره
بدی پستی، روده درازی پر گویی، در آمیختن سخن (خلط مبحث)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پذیره
تصویر پذیره
((پَ رِ))
پیشواز، استقبال، فرمانبرداری، قبول امر، غارت، نهب، استقبال کننده، پیشباز شونده، قبول کننده امر کسی را
فرهنگ فارسی معین
تصویری از غدیره
تصویر غدیره
((غَ رِ))
گیسوی بافته
فرهنگ فارسی معین
تصویری از غایره
تصویر غایره
((یِ رِ یا رَ))
مؤنث غایر، گرمگاه، نیمروز
فرهنگ فارسی معین
تصویری از غیره
تصویر غیره
جز او نرینه، جز آن جز او (مذکر) جز آن 0 یا وغیره 0 وجز او وجز آن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غیره
تصویر غیره
جز او، جز آن
فرهنگ فارسی عمید