جدول جو
جدول جو

معنی غبرینی - جستجوی لغت در جدول جو

غبرینی
الغبرینی، (644-714 هجری قمری / 1246-1314م.) احمد بن احمد بن عبدالله. مورخ است و نسبت او به غبرا از قبائل بربر در مغرب است مولدش در بجایه است و قضاء آنجا را عهده دار بوده و در همانجا وفات یافته است. او راست: ’عنوان الدرایه فی من عرف من علماء المئه السابعه فی بجایه’. (اعلام زرکلی ج 1 ص 31). و رجوع به معجم المطبوعات ج 2 چ مصر 1912م. ص 1407 شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از صبرینه
تصویر صبرینه
(دخترانه)
صبر (عربی) + ینه (فارسی) نام گیاهی است
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شیرینی
تصویر شیرینی
مقابل تلخی، مزۀ شکر، از چهار مزۀ اصلی، خوراکی که از شکر، آرد، تخم مرغ، روغن و مواد دیگرتهیه شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خبرچینی
تصویر خبرچینی
سخن چینی، جاسوسی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غمگینی
تصویر غمگینی
غمگین بودن، حالت غمگین، اندوهگینی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غطریفی
تصویر غطریفی
نوعی درهم که در بخارا رایج بوده است
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تبریزی
تصویر تبریزی
از مردم تبریز، تهیه شده در تبریز،
در علم زیست شناسی سپیدار، درختی راست و بلند که پوست و چوب آن سفید است و در اغلب نقاط ایران می روید و بلندیش تا ۲۰ متر می رسد، چون تنه اش راست و صاف و بلند است در کارهای نجاری و ساختن سقف خانه ها و تیر و ستون چوبی به کار می رود، سفیدار، سفیددار، اسفیدار، پلت، پلخدار، سفیدپلت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عبرانی
تصویر عبرانی
عبری، زبانی از شاخۀ زبان های سامی که میان یهودیان رایج است، خطی که این زبان با آن نوشته می شود، هر یک از افراد قوم یهود، یهودی
فرهنگ فارسی عمید
(خَ)
آنکه منسوب است به خبرین که قریه ای است از اعمال بست
لغت نامه دهخدا
تصویری از غدریفی
تصویر غدریفی
در همی از آهن و روی و جز آن که در بخارا رایج بوده است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کبریتی
تصویر کبریتی
گوگردی زرد چرک از رنگ ها، راهراه در بافت پارچه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قبرکنی
تصویر قبرکنی
شغل و عمل قبرکن گورکنی
فرهنگ لغت هوشیار
شهروای بخارا از آهن و روی در همی از آهن و روی و جز آن که در بخارا رایج بوده است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غمگینی
تصویر غمگینی
آزردگی، اندوهناک شدن
فرهنگ لغت هوشیار
باقی پاینده، باقی مانده، گذشته درگذشته، کوکبی که از تربیع تجاوز کرده و به تثلیث نرسیده باشد یا از تسدیس تجاوز کرده و به تربیع نرسیده است، جمع غابرین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بریدنی
تصویر بریدنی
لایق بریدن شایسته قطع
فرهنگ لغت هوشیار
یهودی مرد، زبان یهودی عبری یهودی جمع عبرانیون عبرانیین، زبان یهود عبری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ابریزی
تصویر ابریزی
منسوب به ابریز ذهب ابریزی زربی غش زرساو ذهب خالص ذهب ابریزی
فرهنگ لغت هوشیار
منسوب به تبریز از مردم تبریز اهل تبریز، درختی از تیره بیدکه تنه آن مستقیم رشد میکند و کم شاخه است ازین جهت تنه این درخت مصارف مختلف دارد و بعنوان تیر چوبی برای پوشش بامها مورد استفاده است
فرهنگ لغت هوشیار
هر چیز که مزه قند و شکر و نبات دهد مقابل تلخی و ترشی، خوردنیهایی که با شکر و روغن و آرد یا مواد دیگر باقسام مختلف سازند حلوا
فرهنگ لغت هوشیار
ازملک کامپوره کمپوره (گویش گیلکی) تلی (گویش مازندرانی چالوس) شنگیله (گویش آستارا) ولی گیلی (گویش انزلی) کلکه دانه (گویش گیلکی) از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تبریزی
تصویر تبریزی
اهل تبریز، درختی شبه صنوبر با تنه راست و بلند که رنگ پوست و چوبش سفید می باشد و بلندی اش تا 20 متر می رسد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شیرینی
تصویر شیرینی
هرچیز که مزه قند و شکر و نبات دهد، مقابل تلخی و ترشی، خوردنی هایی که با شکر و روغن و آرد یا مواد دیگر به اقسام مختلف بسازند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از عبرانی
تصویر عبرانی
((ع ِ))
عبری، یهودی، زبان یهود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شیرینی
تصویر شیرینی
حلوا
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از شیرینی
تصویر شیرینی
Lusciousness, Sweetness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از غمگینی
تصویر غمگینی
Joylessness, Dismalness, Glumness, Heavyheartedness, Moroseness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از غمگینی
تصویر غمگینی
уныние , тяжесть сердца , грусть , меланхолия
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از شیرینی
تصویر شیرینی
сладость , сладость
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از شیرینی
تصویر شیرینی
Zartheit, Süße
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از غمگینی
تصویر غمگینی
Traurigkeit, Schwermut, Melancholie
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از شیرینی
تصویر شیرینی
солодкість , солодкість
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از شیرینی
تصویر شیرینی
słodycz
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از غمگینی
تصویر غمگینی
смуток , тяжкість серця , меланхолія
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از غمگینی
تصویر غمگینی
smutek, melancholia
دیکشنری فارسی به لهستانی