جدول جو
جدول جو

معنی غطریفی

غطریفی
نوعی درهم که در بخارا رایج بوده است
تصویری از غطریفی
تصویر غطریفی
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با غطریفی

غطریفی

غطریفی
شهروای بخارا از آهن و روی در همی از آهن و روی و جز آن که در بخارا رایج بوده است
فرهنگ لغت هوشیار

غطریفی

غطریفی
نام درهمی که در بخارا رائج بوده است، و آن از آهن و روی و جز آن میکرده اند. (از صورالاقالیم اصطخری). درمهای غطریفی، و هو منسوب الی غطریف بن عطاء. (مهذب الاسماء). درمی منسوب به غطریف بن عطا. دراهم غطریفیه یا غطارفه، درمهایی بوده است که در بخارا بوسیلۀ غطریف بن عطاء حاکم خراسان در زمان خلافت هارون الرشید زده میشد. (دزی ج 2 ص 216). رجوع به غطریف ابن عطاء شود. انستاس ماری کرملی در کتاب النقود العربیه (ص 150 و 151) گوید: این کلمه در فرهنگهایی که در دست ماست دیده نمیشود و یاقوت حموی در معجم البلدان آن را در مدخل ’بخارا’ آورده گوید: ’و آنان درمهایی داشتند که آنها را غطریفیه مینامیدند و آنها را از آهن و صفر (روی) و سرب و جز آن از جواهر گوناگون به حالت ترکیبی میساختند، و این درمها جز در بخارا و نواحی آن رایج نبوده است. و سکۀ آن تصاویری داشت و از ضرب مسلمین بود’ (پایان کلام یاقوت). واحد آن غطریفی است که لغتی در قدرفی منسوب به قدرف است و آن را قطرف و قطریف نیز گویند که به قول صاحب برهان قاطع نام شهری در جوار بخاراست. فولرس در معجم خود گوید: قطرف یا قطریف نوعی از درمهاست که در شهر قدرف معروف به وده است و این قدرف را عربها قطرف گویند، و واحد آن دراهم قدرفی است - انتهی.
به قول نرشخی در تاریخ بخارا (ص 43 و 44) درم غطریفی از شش چیز زر و نقره و مشک و ارزیر و آهن و مس ترکیب میشد و عامۀ مردمان آن را غدریفی میخواندند. و سیم قدیم از نقرۀ خالص بود و این سیم که به اخلاط میزدند سیاه بود. اهل بخارا به کراهت میگرفتندو شش غدرفی به یک درم سنگ نقرۀ خالص قیمت مینهادند. رجوع به غطریف و غدرفی و غدریفی و تاریخ بخارا شود
لغت نامه دهخدا

غدریفی

غدریفی
در همی از آهن و روی و جز آن که در بخارا رایج بوده است
غدریفی
فرهنگ لغت هوشیار

غطریفیه

غطریفیه
مونث غطریفی شهروای بخارا مونث غطریفی: دراهم غطریفیه
غطریفیه
فرهنگ لغت هوشیار

غدریفی

غدریفی
عامۀ مردم بخارا غطریفی راغدریفی، غدرفی میگفتند. (احوال و اشعار رودکی تألیف نفیسی ص 72). غدرفی. غطریفی. رجوع به غطریفی شود
لغت نامه دهخدا

غطریفیه

غطریفیه
دراهم غطریفیه، درمهای غطریفی. رجوع به غطریفی و رجوع به ریوندی در انساب سمعانی شود
لغت نامه دهخدا

غطریف

غطریف
چوزه باز جوجه باز، باز در آشیانه در نشیم، مگس، مهتر بخشنده، جوان خوبروی مهتر سید قوم، جوانمرد شریف
فرهنگ لغت هوشیار