یک چشم کردن. (تاج المصادر بیهقی) (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). یک چشم گردانیدن فلان را. (از اقرب الموارد). کور کردن چشم کسی. (زوزنی) ، اندازه کردن پیمانه را. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، پیش آوردن گوسپند را جهت آزمندی آن نر را. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) : عوّرالراعی الغنم، عرضها للضیاع و التلف. (اقرب الموارد) ، دروغ گفتن و بازگشتن از آن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، بازداشتن و برگردانیدن، یقال: عوره عن فلان، ای کذب عنه . و عورته عن الامر، ای صرفته . (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (از اقرب الموارد) ، آب نخورانیدن کسی که آب از تو خواهد. (از اقرب الموارد) ، بینباشتن چشمه. (زوزنی). آگندن چشمه و مانند آن، یقال: عورت الرکیه، یعنی آگندم چشمه های آن را چندان که خشک شد آب او. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از آنندراج). با خاک پر کردن چشمه تا آنجا که آب خشک گردد. (از اقرب الموارد)
یک چشم کردن. (تاج المصادر بیهقی) (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). یک چشم گردانیدن فلان را. (از اقرب الموارد). کور کردن چشم کسی. (زوزنی) ، اندازه کردن پیمانه را. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، پیش آوردن گوسپند را جهت آزمندی آن نر را. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) : عوّرالراعی الغنم، عرضها للضیاع و التلف. (اقرب الموارد) ، دروغ گفتن و بازگشتن از آن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، بازداشتن و برگردانیدن، یقال: عوره عن فلان، ای کذب عنه ُ. و عورته عن الامر، ای صرفته ُ. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (از اقرب الموارد) ، آب نخورانیدن کسی که آب از تو خواهد. (از اقرب الموارد) ، بینباشتن چشمه. (زوزنی). آگندن چشمه و مانند آن، یقال: عورت الرکیه، یعنی آگندم چشمه های آن را چندان که خشک شد آب او. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از آنندراج). با خاک پر کردن چشمه تا آنجا که آب خشک گردد. (از اقرب الموارد)
افشره گوشان دوشاب افشره انگور شپلیده، می انگوری هر شیره ای که از فشاردن چیزی به دست آید، شیره انگور فشرده انگور، شراب انگوری. یا عصیر روده. مخلوطی است از تراوش های غده های روده. این غده ها عبارتند از: غده های برونر و غده های لیبر کون و سلول های مخاطی اپی تلیوم روده. غده های خوشه یی برونر فقط در اثنا عشر موجودند ولی غده های لوله یی لبیرکون تمام سطح مخاط روده باریک را می پوشاند و سلول های مخاطی هم در سطح مخاط و هم در عمق غده ها پراکنده اند. شیره روده مایعی است زرد رنگ که به واسطه حرارت منعقد می شود و واکنش آن قلیایی است. این شیره دارای 2 درصد مواد جامد است. یا عصیر معدی. مایعی است بی رنگ و لزج و دارای واکنش اسیدی که شامل 99 درصد آب و یک در صد مواد معدنی و دیاستازها است. شیره معده از پرده مخاطی سطح داخلی معده که دارای غدد مترشحه ای در عمق پرزهای معده ترشح می شود. مهمترین ماده معدنی عصیر معدی اسید کلریدریک و املاح قلیایی آن است و به علاوه عصیر معدی دارای سه دیاستاز پپسین و پرزور و لیپاز می باشد، مقدار اسید کلریدریک عصیر معدی در حدود 2، درصد و مقدار دیاستاز هایش در حدود 4، درصد است شیره معدی رطوبت معده. یا عصیر معوی. عصیر روده
افشره گوشان دوشاب افشره انگور شپلیده، می انگوری هر شیره ای که از فشاردن چیزی به دست آید، شیره انگور فشرده انگور، شراب انگوری. یا عصیر روده. مخلوطی است از تراوش های غده های روده. این غده ها عبارتند از: غده های برونر و غده های لیبر کون و سلول های مخاطی اپی تلیوم روده. غده های خوشه یی برونر فقط در اثنا عشر موجودند ولی غده های لوله یی لبیرکون تمام سطح مخاط روده باریک را می پوشاند و سلول های مخاطی هم در سطح مخاط و هم در عمق غده ها پراکنده اند. شیره روده مایعی است زرد رنگ که به واسطه حرارت منعقد می شود و واکنش آن قلیایی است. این شیره دارای 2 درصد مواد جامد است. یا عصیر معدی. مایعی است بی رنگ و لزج و دارای واکنش اسیدی که شامل 99 درصد آب و یک در صد مواد معدنی و دیاستازها است. شیره معده از پرده مخاطی سطح داخلی معده که دارای غدد مترشحه ای در عمق پرزهای معده ترشح می شود. مهمترین ماده معدنی عصیر معدی اسید کلریدریک و املاح قلیایی آن است و به علاوه عصیر معدی دارای سه دیاستاز پپسین و پرزور و لیپاز می باشد، مقدار اسید کلریدریک عصیر معدی در حدود 2، درصد و مقدار دیاستاز هایش در حدود 4، درصد است شیره معدی رطوبت معده. یا عصیر معوی. عصیر روده