معنی عبیر - فرهنگ فارسی معین
معنی عبیر
- عبیر((عَ))
- ماده ای خوشبو مرکب از مشک و کافور
تصویر عبیر
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با عبیر
عبیر
- عبیر
- نوعی مادۀ خوش بو که از مشک، کافور و مانند آن تهیه می شد
فرهنگ فارسی عمید
عبیر
- عبیر
- آمیژه بویه فربوی مشک چندل گلاب، چندل کرکم (زعفران) نوعی خوشبوی مرکب از مشک گلاب صندل زعفران و غیره
فرهنگ لغت هوشیار